انسان موجودي اجتماعي و خواهان ارتباط با ديگر همنوعان است . همچنين خواهان كمال و خوشبختي. ازدواج مناسب،موثرترين و پايدارترين ارتباطي است كه بين انسانها برقرار مي شود.
از نقطه نظر ديانت بهايي، ازدواج قويا توصيه شده ولي فرض و واجب نيست. به فرموده حضرت ولي امرالله :" اتخاذ تصميم درباره تاهل و يا تجرد ،مالا به افراد راجع است . اگر شخصي براي اختيار همسر مناسب، مدتي صبر نمايد و يا به كلي مجرد بماند ،نبايد تصور نمود كه آن شخص به مقصد غايي(نهايي) حيات خويش كه اصولا امري روحاني است، واصل نگرديده.(ص 168 كتاب اقدس همراه ملحقات، يادداشتها و توضيحات كتاب اقدس)
به فرموده حضرت عبدالبها:" در بين بهاييان مسئله ازدواج اين است كه زن و مرد بايد جسما و روحا متحد باشند و حيات روحاني يكديگر را ترقي دهند."(مجموعه نصوص جوانان ص 174)
از ديدگاه ديانت بهايي ،انسان موجودي است داراي دو جنبه جسماني و روحاني.
اصل اساسي ،روح انسان است و جسم، وسيله اي است براي تقويت و ترقي و ظهور قواي روحاني . و حيات جسماني انسان وسيله اي است براي اعتلاي خصوصيات و استعدادهاي روحاني و رسيدن به كمال معنوي.
زن و مرد مكمل يكديگرند و همديگر را تكميل مي كنند تا كانوني گرم و صميمي براي تشكيل عائله و دوام و بقاي نسل و تكامل روحاني يكديگر فراهم آورند.
همسر مناسب ،مكملي قوي و توانا است. همچون بال براي يك پرنده . او كسي است كه در سفر زندگي به شما مي پيوندد و تا آخر حيات ،شريك و سهيم غم و شادي و همدم ابدي شما مي گردد. به فرموده حضرت عبدالبها :" مرد(زن) قبل از انتخاب زوجه (زوج) بايد با متانت و هوشياري ،بطور جدي فكر كند كه اين دختر (پسر) در تمام مراحل زندگي يار او خواهد بود . ازدواج يك امر موقتي نيست . او روحي است كه بايد در تمام ايام حيات با او همدم و مانوس باشد."( همان منبع ص 174)
لذا مي فرمايند :" بايد دختري (پسري) را انتخاب كني كه شايسته و قابل هدفهاي معنوي و روحاني تو باشد. او بايدعاقل و باهوش باشد، آرزومند كمال باشد ،به جميع مسايل مربوط به زندگي تو علاقه مند باشدو در جميع مراحل حيات يار و شريك تو باشد، رفيقي شفيق باشد ، داراي قلبي مهربان و سرور انگيز باشد."(همان منبع ص 175)
رفتارها و نگرشهايي كه در يك ازدواج لازم و ضروري است ،در بيانات شفاهي حضرت عبدالبها آنقدر زيبا و واضح بيان شده كه در زير بطور كامل نقل مي گردد:
"رشته اي كه كاملتر از هر چيز ديگر ،قلوب را به هم متصل مي سازد ، وفاداري زن و شوهر است. عشاق حقيقي ،هنگامي كه به يكديگر پيوسته و متحد شدند،بايد نهايت وفاداري رانسبت به يكديگر مرعي دارند. شما بايد علم و دانش خويش ، استعداد خويش ، سرمايه و مايملك خويش ،القاب و عناوين خويش و بالاخره جسم و روح خويش را وقف خدا ، حضرت بهاالله و بالاخره وقف يكديگر سازيد . بگذاريد قلوبتان وسيع باشد . وسيع به وسعت جهان الهي. نگذاريد كه ذره اي حسد بين شما رخنه نمايد زيرا حسد همچون زهر كشنده ،جوهر و ذرات عشق را تباه مي سازد و از بين مي برد. اجازه ندهيد كه وقايع و حوادث زود گذر اين زندگي پر تغيير ،شكاف و رخنه اي در بين شما ايجاد كند. هنگامي كه اختلاف و تفاوت نظري ظاهر مي گردد، در خفا با يكديگر مشورت نماييد كه مبادا ديگران از كاه كوهي بسازند.
مگذاريد هيچگونه شكوه و شكايتي در بندرگاه قلب شما لنگر اندازد بلكه حالت و طبيعت اين اندوه را براي يكديگر با چنان صداقت و حسن تفاهمي بازگو كنيد كه آن اندوه ،ناپديد گردد.آنچنان كه ديگر خاطره اي از آن به جاي نماند. رفاقت و مودت را برگزينيد و از حسادت و دو رويي روي برگردانيد بايد افكار شما عالي و آرمانهاي شما نوراني و اذهان شما روحاني باشد تا روح شما محل تجلي شمس حقيقت گردد. بگذاريد قلوب شما همانند دو آيينه صاقي باشد كه ستاره هاي آسمان عشق و جمال را در خود متجلي مي سازد. با يكديگر از آرزوهاي اصيل و مفاهيم ملكوتي صحبت به ميان آوريد و هرگز رازي را از يكديگر پنهان مداريد.خانه خود را همچون بندرگاهي جهت آسايش و آرامش بنا كنيد.
هيچ انسان فاني نمي تواند آن اتحاد و هماهنگي را كه خداوند براي زن و مرد مخصص داشته است ،در ذهن خود تصور نمايد. هميشه اوقات درخت اتحاد خويش را با آب عشق و محبت سيراب سازيد تا براي هميشه سرسبز و در تمام فصول پر نظارت باشد و ميوه گوارا براي التيام همه ملل ببار آورد. و هنگامي كه خداوند به شما فرزندان زيبا و جذاب عطا كرد،حيات خود را وقف تعليم و تربيت آنها نماييد تا آنكه آنها گلهاي جاوداني رضوان الهي گردند و بلبلان بهشت باقي شوند و خادم عالم انساني گردند و اثمار شجره حيات باشند."(به سوي كمال ص 180)
شرايط ازدواج
· در ديانت بهايي، تعدد زوجات نهي شده است ( ص 83 كتاب اقدس همراه ملحقات)حضرت بهاالله مي فرمايند كه آسايش و آسودگي خاطر وقتي ميسر است كه به همسر واحد قناعت شود. آن حضرت در باره اين نكته در لوحي مي فرمايند كه انسان بايد به نحوي عامل گردد كه سبب راحت و آسايش خود و همسرش باشد .(ص166 كتاب اقدس همراه ملحقات، يادداشتها و توضيحات كتاب اقدس) · شرط جواز ازدواج، آن است كه طرفين يعني دختر و پسر به سن بلوغ شرعي يعني پانزده سالگي رسيده باشند . نامزد شدن با دختري كه به سن بلوغ نرسيده در ديانت بهايي جايز نيست(ص 84 كتاب اقدس همراه ملحقات) . همچنين ازدواج با اقوام نزديك، زمينه ظهور بيماري هاي بسياري را فراهم مي آورد به همين جهت حضرت عبدالبها مي فرمايند : " در ازدواج حكمت الهيه چنين اقتضاء مي نمايد كه از جنس بعيد باشد يعني بين زوجين هر چه بعد بيشتر ،سلاله قوي تر و خوش سيماتر و صحت و عافيت بهتر .. چون امر بهايي قوت گيرد مطمئن باشيد كه ازدواج با اقربا ( نزديكان) نادر الوقوع گردد."(گنجينه حدود و احكام ص 184) · در بسياري ازنقاط جهان از جمله ايران رسم بر آن بوده كه پدر و مادر ،براي فرزند خود همسري برگزينند و زوج جوان كمترين حقي در اين انتخاب نداشتند. اما بر اساس تعاليم بهايي ،زن و مرد بايستي كاملا با يكديگر آشنا شوند و چون به اين تصميم نايل آمدند كه از تفاهم كافي براي ازدواج برخوردارند ،پدر و مادر عروس و داماد بايد به اين امر رضايت دهند. بدين ترتيب ازدواج مشروط است به اينكه ابتدا طرفين يعني دختر و پسر راضي باشند و در مرحله دوم والدين ايشان به اين ازدواج رضايت دهند. خواه زوجه باكره باشد يا نباشد.(ص84 كتاب اقدس همراه ملحقات) حضرت ولي امرالله در مورد اين حكم مي فرمايند :" شرط لازم براي ازدواج بهايي ،تحصيل رضايت والديني است كه در قيد حيات باشند . اين شرط واجب الاجرا است چه والدين بهايي باشند چه نباشند،چه بين آنان سالهاي متمادي طلاق واقع شده باشد، چه نشده باشد . حضرت بهاالله اين حكم محكم را نازل فرموده اند تا بنيان جامعه انساني استحكام پذيرد و روابط خانوادگي پيوندي بيشتر يابد و سبب شود كه در قلوب فرزندان حس احترام و حق شناسي نسبت به والدينشان كه آنان را جان بخشيده و روانشان را در سير جاوداني به سوي خالق متعال ،رهسپار ساخته اند،ايجاد گردد"( در ديانت بهايي ازدواج با غير بهايي جايز است ) (ص 84 و 169 كتاب اقدس همراه ملحقات ،يادداشتها و توضيحات)"هدف نهايي ديانت بهايي ،تحقق وحدت و محبت بين اهل عالم است . خانواده واحد اوليه اجتماع و كانون محبت حقيقي است و پيوند والدين و فرزندان محكم و ناگسستني و رضايت والدين از فرزندان موجب جلب بركات الهي و حصول شرايط مساعد براي زندگي آنان و حفظ مراتب و رعايت شؤنات ادب و احترام است. به همين جهت امر عظيم ازدواج ،موكول و معلق به رضايت والدين است."(جزوه مزدوجين جوان ص 9)
نامزدي
بعد از آنكه تصميم نهايي توسط دختر و پسر گرفته شدو رضايت والدين آنها اتخاذ گرديد ،همان حين تاريخ نامزدي آغاز و به دوستان و آشنايان اعلان مي گردد. حضرت بهاالله دوران نامزدي را 95 روز معين فرموده اند حضرت عبدالبها در اين مورد و علت آن مي فرمايند:" در قديم بعد از قرار و تعيين بلكه عقد و كابين ،مدتي مديده ،زفاف تاخير مي شد و از اين جهت محذورات كليه حاصل مي گشت . حال نص كتاب اين است. چون ازدواج و اقتران زوج و زوجه مقرر گردد يعني اين دختر به نام اين پسر شد و اقتران قطعي شد،به جهت تهيه و تدارك جهاز و ساير امور بيش از 95 روز مهلت جايز نه "(گنجينه حدود و احكام ص 167)
مهريه
تحقق ازدواج ، معلق به دادن مهريه است ." در بعضي فرهنگها مهريه را داماد به مادر و پدر عروس مي پردازد و در بعضي فرهنگها مهريه از طرف پدر و مادر عروس به داماد پرداخت مي گرديد.در هر دو حال معمولا مبلغ پرداختي معتنابه است "حكم حضرت بهاالله آنكه " مهريه را به عنوان هديه اي، با ارزش محدود و معين مقرر فرمودند كه از طرف داماد به عروس تسليم مي شود."( ص 170 كتاب اقدس همراه ملحقات ،يادداشتها و توضيحات)
ميزان ارزشي اين هديه، بستگي به محل سكونت دائمي داماد ( ص 85 كتاب اقدس و ملحقات)و ميزان سرمايه داماد و نيز و رضايت و اتفاق ميان زوج( پسر) و زوجه(دختر) دارد چنانچه حضرت عبدالبها مي فرمايند: " اهل مدن(شهر) بايد طلا بدهند و اهل قري(قريه) فضه (نقره) و اين بسته به اقتدار زوج است اگر فقير است يك واحد مي دهد ( 19 مثقال) اگر اندك سرمايه دارد دو واحد( 38مثقال) اگر با سر و سامان است سه واحد مي دهد . اگر از اهل غنا است 4 واحد مي دهد و اگر در نهايت ثروت است 5 واحد مي دهد. في الحقيقه بسته به اتفاق ميان زوج و زوجه و ابوين(پدر دو طرف) است . هر نوع در ميان اتفاق حاصل شود ،مجري گردد."(ص 172 كتاب اقدس و ملحقات، يادداشتها و توضيحات)
بر اساس احكام ديانت بهايي حداقل ميزان مهريه 19 مثقال و حد اكثر آن 95 مثقال است كه از طلا يا نقره بوده و تجاوز از 95 مثقال حرام است . ( 85كتاب اقدس همراه ملحقات)
در ديانت بهايي توصيه گرديده كه بهتر است به حد اقل مهريه يعني به ميزان 19 مثقال نقره قناعت شودو در اين مورد حضرت بهاالله توصيه مي فرمايند: " مقصود رفاهيت كل و وصلت و اتحاد ناس است لذا هر چه در اين امورات ،مدارا شود ،احسن است"(كتاب اقدس م ملحقات ص 85 و 171)
حضرت بهاالله مي فرمايند" در صورتي كه در هنگام عقد ،داماد قادر نباشد مهريه را تماما به عروس ادا نمايد ، ماذون است قبض مجلس رد نمايد."(ص 170 كتاب اقدس همراه ملحقات ،يادداشتها)
بعضي ملا حظات در باب ازدواج
حضرت ولي امر الله مي فرمايند: " سؤالي كه شما درباره دلبستگي زن و يا شوهر نسبت به ديگري غير از همسرش طرح كرده ايد . در تعاليم الهي به صراحت توضيح گرديده است . به اين ترتيب كه سجيه عفت و تقوي مستلزم آن است كه چه پيش از ازدواج و چه بعد از آن از لحاظ روابط جنسي، يك زندگي تؤام با طهارت و تقوي داشته باشيم . قبل از ازدواج كاملا عفيف و بعد از ازدواج در روابط جنسي و گفتار و كردار، مطلقا به شريك زندگي خود وفادار باشيم."( مجموعه نصوص جوانان ص 179)(توقيع 28 سپتامبر 1941)
ونيز مي فرمايند: " بايد گفت بنا بر تعاليم بهايي هيچ گونه رابطه جنسي مشروع و آزاد نيست مگر از راه انجام مراسم قانوني ازدواج بين زوجين و در چهار چوب زندگي زناشويي. روابط ديگر نه مشروع است نه مفيد براي سلامت بدن. جوانان بهايي بايد از طرفي درس خودداري و تسلط بر نفس را كه بدون شك اثر سودمندي بر رشد و تكامل اخلاقي و شخصيت آنها خواهد داشت ،فرا گيرند و از طرف ديگر توصيه شوند كه پيمان زناشويي را در جواني و در بحبوحه نيروي جسماني بر قرار سازند"(مجموعه نصوص جوانان ص 179 توقيع 13 دسامبر 1940)
طلاق
در ديانت بهايي امر طلاق موكدا، مكروه و مبغوض است .نظر ديانت بهايي در مورد طلاق را مي توان در بيانات زير از حضرت عبدالبها خلاصه نمود:"
احبا( بهاييان) بايد اكيدا از طلاق بپرهيزند مگر آنكه بين زن و مرد، امري صورت پذيرد كه آنها را به علت تنفر داشتن از يكديگر ،ناگزير از جدايي نمايد. در آن صورت با اطلاع محفل روحاني اقدام به جدايي خواهند نمود . آنها بايد به مدت يكسال كامل صبر و اصطبار نمايند و اگر در طي اين يكسال شرايط سازش بين آنها بوجود نيامد، در آن صورت طلاق بين آنها جاري مي گردد . اساس ملكوت الهي بر پايه سازش و عشق و يگانگي و اتحاد بنا گرديده و نه بر اساس اختلاف ،علي الخصوص در بين زن و شوهر."( به سوي كمال ص 187) و (ص174كتاب اقدس و ملحقات)
حضرت ولي امر الله مي فرمايند كه حقوق طرفين در تقاضاي طلاق ،مساوي است و هر طرف كه طلاق را قطعا لازم داند،مي تواند تقاضا نمايد.(ص 175 كتاب اقدس و ملحقات)
از نقطه نظر ديانت بهايي، ازدواج قويا توصيه شده ولي فرض و واجب نيست. به فرموده حضرت ولي امرالله :" اتخاذ تصميم درباره تاهل و يا تجرد ،مالا به افراد راجع است . اگر شخصي براي اختيار همسر مناسب، مدتي صبر نمايد و يا به كلي مجرد بماند ،نبايد تصور نمود كه آن شخص به مقصد غايي(نهايي) حيات خويش كه اصولا امري روحاني است، واصل نگرديده.(ص 168 كتاب اقدس همراه ملحقات، يادداشتها و توضيحات كتاب اقدس)
به فرموده حضرت عبدالبها:" در بين بهاييان مسئله ازدواج اين است كه زن و مرد بايد جسما و روحا متحد باشند و حيات روحاني يكديگر را ترقي دهند."(مجموعه نصوص جوانان ص 174)
از ديدگاه ديانت بهايي ،انسان موجودي است داراي دو جنبه جسماني و روحاني.
اصل اساسي ،روح انسان است و جسم، وسيله اي است براي تقويت و ترقي و ظهور قواي روحاني . و حيات جسماني انسان وسيله اي است براي اعتلاي خصوصيات و استعدادهاي روحاني و رسيدن به كمال معنوي.
زن و مرد مكمل يكديگرند و همديگر را تكميل مي كنند تا كانوني گرم و صميمي براي تشكيل عائله و دوام و بقاي نسل و تكامل روحاني يكديگر فراهم آورند.
همسر مناسب ،مكملي قوي و توانا است. همچون بال براي يك پرنده . او كسي است كه در سفر زندگي به شما مي پيوندد و تا آخر حيات ،شريك و سهيم غم و شادي و همدم ابدي شما مي گردد. به فرموده حضرت عبدالبها :" مرد(زن) قبل از انتخاب زوجه (زوج) بايد با متانت و هوشياري ،بطور جدي فكر كند كه اين دختر (پسر) در تمام مراحل زندگي يار او خواهد بود . ازدواج يك امر موقتي نيست . او روحي است كه بايد در تمام ايام حيات با او همدم و مانوس باشد."( همان منبع ص 174)
لذا مي فرمايند :" بايد دختري (پسري) را انتخاب كني كه شايسته و قابل هدفهاي معنوي و روحاني تو باشد. او بايدعاقل و باهوش باشد، آرزومند كمال باشد ،به جميع مسايل مربوط به زندگي تو علاقه مند باشدو در جميع مراحل حيات يار و شريك تو باشد، رفيقي شفيق باشد ، داراي قلبي مهربان و سرور انگيز باشد."(همان منبع ص 175)
رفتارها و نگرشهايي كه در يك ازدواج لازم و ضروري است ،در بيانات شفاهي حضرت عبدالبها آنقدر زيبا و واضح بيان شده كه در زير بطور كامل نقل مي گردد:
"رشته اي كه كاملتر از هر چيز ديگر ،قلوب را به هم متصل مي سازد ، وفاداري زن و شوهر است. عشاق حقيقي ،هنگامي كه به يكديگر پيوسته و متحد شدند،بايد نهايت وفاداري رانسبت به يكديگر مرعي دارند. شما بايد علم و دانش خويش ، استعداد خويش ، سرمايه و مايملك خويش ،القاب و عناوين خويش و بالاخره جسم و روح خويش را وقف خدا ، حضرت بهاالله و بالاخره وقف يكديگر سازيد . بگذاريد قلوبتان وسيع باشد . وسيع به وسعت جهان الهي. نگذاريد كه ذره اي حسد بين شما رخنه نمايد زيرا حسد همچون زهر كشنده ،جوهر و ذرات عشق را تباه مي سازد و از بين مي برد. اجازه ندهيد كه وقايع و حوادث زود گذر اين زندگي پر تغيير ،شكاف و رخنه اي در بين شما ايجاد كند. هنگامي كه اختلاف و تفاوت نظري ظاهر مي گردد، در خفا با يكديگر مشورت نماييد كه مبادا ديگران از كاه كوهي بسازند.
مگذاريد هيچگونه شكوه و شكايتي در بندرگاه قلب شما لنگر اندازد بلكه حالت و طبيعت اين اندوه را براي يكديگر با چنان صداقت و حسن تفاهمي بازگو كنيد كه آن اندوه ،ناپديد گردد.آنچنان كه ديگر خاطره اي از آن به جاي نماند. رفاقت و مودت را برگزينيد و از حسادت و دو رويي روي برگردانيد بايد افكار شما عالي و آرمانهاي شما نوراني و اذهان شما روحاني باشد تا روح شما محل تجلي شمس حقيقت گردد. بگذاريد قلوب شما همانند دو آيينه صاقي باشد كه ستاره هاي آسمان عشق و جمال را در خود متجلي مي سازد. با يكديگر از آرزوهاي اصيل و مفاهيم ملكوتي صحبت به ميان آوريد و هرگز رازي را از يكديگر پنهان مداريد.خانه خود را همچون بندرگاهي جهت آسايش و آرامش بنا كنيد.
هيچ انسان فاني نمي تواند آن اتحاد و هماهنگي را كه خداوند براي زن و مرد مخصص داشته است ،در ذهن خود تصور نمايد. هميشه اوقات درخت اتحاد خويش را با آب عشق و محبت سيراب سازيد تا براي هميشه سرسبز و در تمام فصول پر نظارت باشد و ميوه گوارا براي التيام همه ملل ببار آورد. و هنگامي كه خداوند به شما فرزندان زيبا و جذاب عطا كرد،حيات خود را وقف تعليم و تربيت آنها نماييد تا آنكه آنها گلهاي جاوداني رضوان الهي گردند و بلبلان بهشت باقي شوند و خادم عالم انساني گردند و اثمار شجره حيات باشند."(به سوي كمال ص 180)
شرايط ازدواج
· در ديانت بهايي، تعدد زوجات نهي شده است ( ص 83 كتاب اقدس همراه ملحقات)حضرت بهاالله مي فرمايند كه آسايش و آسودگي خاطر وقتي ميسر است كه به همسر واحد قناعت شود. آن حضرت در باره اين نكته در لوحي مي فرمايند كه انسان بايد به نحوي عامل گردد كه سبب راحت و آسايش خود و همسرش باشد .(ص166 كتاب اقدس همراه ملحقات، يادداشتها و توضيحات كتاب اقدس) · شرط جواز ازدواج، آن است كه طرفين يعني دختر و پسر به سن بلوغ شرعي يعني پانزده سالگي رسيده باشند . نامزد شدن با دختري كه به سن بلوغ نرسيده در ديانت بهايي جايز نيست(ص 84 كتاب اقدس همراه ملحقات) . همچنين ازدواج با اقوام نزديك، زمينه ظهور بيماري هاي بسياري را فراهم مي آورد به همين جهت حضرت عبدالبها مي فرمايند : " در ازدواج حكمت الهيه چنين اقتضاء مي نمايد كه از جنس بعيد باشد يعني بين زوجين هر چه بعد بيشتر ،سلاله قوي تر و خوش سيماتر و صحت و عافيت بهتر .. چون امر بهايي قوت گيرد مطمئن باشيد كه ازدواج با اقربا ( نزديكان) نادر الوقوع گردد."(گنجينه حدود و احكام ص 184) · در بسياري ازنقاط جهان از جمله ايران رسم بر آن بوده كه پدر و مادر ،براي فرزند خود همسري برگزينند و زوج جوان كمترين حقي در اين انتخاب نداشتند. اما بر اساس تعاليم بهايي ،زن و مرد بايستي كاملا با يكديگر آشنا شوند و چون به اين تصميم نايل آمدند كه از تفاهم كافي براي ازدواج برخوردارند ،پدر و مادر عروس و داماد بايد به اين امر رضايت دهند. بدين ترتيب ازدواج مشروط است به اينكه ابتدا طرفين يعني دختر و پسر راضي باشند و در مرحله دوم والدين ايشان به اين ازدواج رضايت دهند. خواه زوجه باكره باشد يا نباشد.(ص84 كتاب اقدس همراه ملحقات) حضرت ولي امرالله در مورد اين حكم مي فرمايند :" شرط لازم براي ازدواج بهايي ،تحصيل رضايت والديني است كه در قيد حيات باشند . اين شرط واجب الاجرا است چه والدين بهايي باشند چه نباشند،چه بين آنان سالهاي متمادي طلاق واقع شده باشد، چه نشده باشد . حضرت بهاالله اين حكم محكم را نازل فرموده اند تا بنيان جامعه انساني استحكام پذيرد و روابط خانوادگي پيوندي بيشتر يابد و سبب شود كه در قلوب فرزندان حس احترام و حق شناسي نسبت به والدينشان كه آنان را جان بخشيده و روانشان را در سير جاوداني به سوي خالق متعال ،رهسپار ساخته اند،ايجاد گردد"( در ديانت بهايي ازدواج با غير بهايي جايز است ) (ص 84 و 169 كتاب اقدس همراه ملحقات ،يادداشتها و توضيحات)"هدف نهايي ديانت بهايي ،تحقق وحدت و محبت بين اهل عالم است . خانواده واحد اوليه اجتماع و كانون محبت حقيقي است و پيوند والدين و فرزندان محكم و ناگسستني و رضايت والدين از فرزندان موجب جلب بركات الهي و حصول شرايط مساعد براي زندگي آنان و حفظ مراتب و رعايت شؤنات ادب و احترام است. به همين جهت امر عظيم ازدواج ،موكول و معلق به رضايت والدين است."(جزوه مزدوجين جوان ص 9)
نامزدي
بعد از آنكه تصميم نهايي توسط دختر و پسر گرفته شدو رضايت والدين آنها اتخاذ گرديد ،همان حين تاريخ نامزدي آغاز و به دوستان و آشنايان اعلان مي گردد. حضرت بهاالله دوران نامزدي را 95 روز معين فرموده اند حضرت عبدالبها در اين مورد و علت آن مي فرمايند:" در قديم بعد از قرار و تعيين بلكه عقد و كابين ،مدتي مديده ،زفاف تاخير مي شد و از اين جهت محذورات كليه حاصل مي گشت . حال نص كتاب اين است. چون ازدواج و اقتران زوج و زوجه مقرر گردد يعني اين دختر به نام اين پسر شد و اقتران قطعي شد،به جهت تهيه و تدارك جهاز و ساير امور بيش از 95 روز مهلت جايز نه "(گنجينه حدود و احكام ص 167)
مهريه
تحقق ازدواج ، معلق به دادن مهريه است ." در بعضي فرهنگها مهريه را داماد به مادر و پدر عروس مي پردازد و در بعضي فرهنگها مهريه از طرف پدر و مادر عروس به داماد پرداخت مي گرديد.در هر دو حال معمولا مبلغ پرداختي معتنابه است "حكم حضرت بهاالله آنكه " مهريه را به عنوان هديه اي، با ارزش محدود و معين مقرر فرمودند كه از طرف داماد به عروس تسليم مي شود."( ص 170 كتاب اقدس همراه ملحقات ،يادداشتها و توضيحات)
ميزان ارزشي اين هديه، بستگي به محل سكونت دائمي داماد ( ص 85 كتاب اقدس و ملحقات)و ميزان سرمايه داماد و نيز و رضايت و اتفاق ميان زوج( پسر) و زوجه(دختر) دارد چنانچه حضرت عبدالبها مي فرمايند: " اهل مدن(شهر) بايد طلا بدهند و اهل قري(قريه) فضه (نقره) و اين بسته به اقتدار زوج است اگر فقير است يك واحد مي دهد ( 19 مثقال) اگر اندك سرمايه دارد دو واحد( 38مثقال) اگر با سر و سامان است سه واحد مي دهد . اگر از اهل غنا است 4 واحد مي دهد و اگر در نهايت ثروت است 5 واحد مي دهد. في الحقيقه بسته به اتفاق ميان زوج و زوجه و ابوين(پدر دو طرف) است . هر نوع در ميان اتفاق حاصل شود ،مجري گردد."(ص 172 كتاب اقدس و ملحقات، يادداشتها و توضيحات)
بر اساس احكام ديانت بهايي حداقل ميزان مهريه 19 مثقال و حد اكثر آن 95 مثقال است كه از طلا يا نقره بوده و تجاوز از 95 مثقال حرام است . ( 85كتاب اقدس همراه ملحقات)
در ديانت بهايي توصيه گرديده كه بهتر است به حد اقل مهريه يعني به ميزان 19 مثقال نقره قناعت شودو در اين مورد حضرت بهاالله توصيه مي فرمايند: " مقصود رفاهيت كل و وصلت و اتحاد ناس است لذا هر چه در اين امورات ،مدارا شود ،احسن است"(كتاب اقدس م ملحقات ص 85 و 171)
حضرت بهاالله مي فرمايند" در صورتي كه در هنگام عقد ،داماد قادر نباشد مهريه را تماما به عروس ادا نمايد ، ماذون است قبض مجلس رد نمايد."(ص 170 كتاب اقدس همراه ملحقات ،يادداشتها)
بعضي ملا حظات در باب ازدواج
حضرت ولي امر الله مي فرمايند: " سؤالي كه شما درباره دلبستگي زن و يا شوهر نسبت به ديگري غير از همسرش طرح كرده ايد . در تعاليم الهي به صراحت توضيح گرديده است . به اين ترتيب كه سجيه عفت و تقوي مستلزم آن است كه چه پيش از ازدواج و چه بعد از آن از لحاظ روابط جنسي، يك زندگي تؤام با طهارت و تقوي داشته باشيم . قبل از ازدواج كاملا عفيف و بعد از ازدواج در روابط جنسي و گفتار و كردار، مطلقا به شريك زندگي خود وفادار باشيم."( مجموعه نصوص جوانان ص 179)(توقيع 28 سپتامبر 1941)
ونيز مي فرمايند: " بايد گفت بنا بر تعاليم بهايي هيچ گونه رابطه جنسي مشروع و آزاد نيست مگر از راه انجام مراسم قانوني ازدواج بين زوجين و در چهار چوب زندگي زناشويي. روابط ديگر نه مشروع است نه مفيد براي سلامت بدن. جوانان بهايي بايد از طرفي درس خودداري و تسلط بر نفس را كه بدون شك اثر سودمندي بر رشد و تكامل اخلاقي و شخصيت آنها خواهد داشت ،فرا گيرند و از طرف ديگر توصيه شوند كه پيمان زناشويي را در جواني و در بحبوحه نيروي جسماني بر قرار سازند"(مجموعه نصوص جوانان ص 179 توقيع 13 دسامبر 1940)
طلاق
در ديانت بهايي امر طلاق موكدا، مكروه و مبغوض است .نظر ديانت بهايي در مورد طلاق را مي توان در بيانات زير از حضرت عبدالبها خلاصه نمود:"
احبا( بهاييان) بايد اكيدا از طلاق بپرهيزند مگر آنكه بين زن و مرد، امري صورت پذيرد كه آنها را به علت تنفر داشتن از يكديگر ،ناگزير از جدايي نمايد. در آن صورت با اطلاع محفل روحاني اقدام به جدايي خواهند نمود . آنها بايد به مدت يكسال كامل صبر و اصطبار نمايند و اگر در طي اين يكسال شرايط سازش بين آنها بوجود نيامد، در آن صورت طلاق بين آنها جاري مي گردد . اساس ملكوت الهي بر پايه سازش و عشق و يگانگي و اتحاد بنا گرديده و نه بر اساس اختلاف ،علي الخصوص در بين زن و شوهر."( به سوي كمال ص 187) و (ص174كتاب اقدس و ملحقات)
حضرت ولي امر الله مي فرمايند كه حقوق طرفين در تقاضاي طلاق ،مساوي است و هر طرف كه طلاق را قطعا لازم داند،مي تواند تقاضا نمايد.(ص 175 كتاب اقدس و ملحقات)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر