۱۳۹۰ تیر ۱۱, شنبه

کتاب قرن انوار، مرکز جهانی بهایی (ناشر) قسمت هفتم و پایانی

ص ١١٦
 الجبروت و الآيات الاحديّة فی عالم اللّا‌هوت.١١٤
حضرت شوقی افندی سير اتّحاد عالم را "نقشه عظيم" الهی نام نهاد که اجرائش پيوسته نيرو
می‌گيرد و ادامه می‌يابد تا نوع انسان در جامعه جهانی متّحد شود، بنيان جنگ را براندازد و خود
حاکم بر سرنوشت عمومی خويش گردد. تلاش‌هائی که در قرن بيستم پديد آمد جز اين نبود که
تغييرات اساسی را در جهتی قرار داد که با نقشه الهی منطبق بود و اين تغييرات بازگشت‌ناپذير
است. بعضی از عناصر جامعه هستند که گاه به شدّت به هوس می‌افتند که به روش‌های قديم باز
گردند امّا راه ارتجاع و بازگشت به کلّی مسدود است.
      اهمّيّت تحوّل شگرفی که پيدا شد بر کسی پوشيده نيست امّا اين تازه اوّل کار است و به فرموده
حضرت وليّ امراللّه بالمآل به زمانی منتهی می‌شود که در آن شؤون روحانی بر وجدان انسانی
چيره گردد و تمدّنی جهانی بر حسب مشيّت الهی پديدار گردد. ذکر اين مقصد و مآل نمايانگر
آن است که هنوز نوع انسان راه درازی را بايد بپيمايد. زيرا همه تحوّلات سياسی، اجتماعی و
نظری که در قرن گذشته حاصل شد با مقاومت شديد تمام طبقات اجتماع از حکومت گرفته تا
رعيّت رو به رو گشته است و آن تغييرات فقط بر اثر تحمّل مصائب و رنج‌های فراوان حاصل شد
و درست نيست اگر تصوّر کنيم که مبارزاتی که لازمه تغييرات آينده است مصائب و عذاب‌های
کم‌تری را برای نوع انسان که هنوز نيرويش را در غفلت از جنبه‌های روحانی مصرف می‌کند در
بر داشته باشد. کلمات حضرت وليّ امراللّه در باره نتائج سختد‌لی و لجاجت بشر در اين مورد
جای تأمّل است: "بليّاتی که تصوّرش را نتوان کرد، بحران‌هائی که به خوابش نتوان ديد، انقلابات،
جنگ، قحط و غلاء و آفات همه دست به دست هم دهند تا در دل و جان بشر غافل حقايق و
اصولی را حکّ نمايند که همواره از شناسائی و پيرويشان سر پيچيده است."١١٥
***
  هنوز يک ثلث قرن بيستم نگذشته بود که حضرت شوقی افندی پيروان حضرت بهاءاللّه را به
درک و فهمی از امر الهی عميق‌تر از هميشه دعوت فرمود زيرا امر بهائی به نقطه‌ای رسيده بود که
ديگر خود را به عنوان "نهضتی يا مجمع اخوّتی" تعريف نمی‌کرد اگرچه اين تعبيرات در زمانی که
امر بهائی تازه به ديار غرب معرّفی می‌شد شايد مناسب بود. امّا حال يعنی "وقتی که نظام بهائی هر
روز گسترده‌تر می‌شود اطلاق چنان تعبيراتی بر آن بسيار نارسا و خالی از انصاف است" و حتّی
اطلاق تعبير ساده دين به مفهوم عامّه بر امر بهائی درست نيست. به فرموده حضرت وليّ امراللّه
امر بهائی: "ثابت کرد که ادّعايش و عنوانش دين جهانی است و مقصدش ايجاد يک جامعه متّحد 

ص ١١٧
المرام عالمگير است که در ميقات معيّن تأسيس نمايد. جامعه‌ای که هم موجد و هم حافظ صلح
اعظمی است که حضرت بهاءاللّه اعلانش فرموده."١١٦
      چون از قرن بيستم مدّتی گذشت همان قوّه خلّا‌قه‌ای که حسّ وحدت عالم انسانی را در عامّه
مردم جهان بيدار می‌ساخت قوای نهفته در امر بهائی را نيز سريان مید‌اد و به آن نقش جديدی
در شؤون بشری می‌بخشيد. در بيست سال اوّل قرن بيستم در سايه لطف و عنايت حضرت
عبدالبهاء پايه‌های روحانی و اداری که برای استقرار مقاصد و اهداف حضرت بهاءاللّه لازم بود
نهاده شد و بر آن پايه حضرت شوقی افندی در سی و شش سال دوره ولايت و متعاقباً در شش
سال آخر نقشه ده ساله‌اش که هادی اهل بهاء بود همّ خود را مصروف فرمود تا وسائل تشکيلاتی
لازم برای اجرای نقشه ملکوتی حضرت عبدالبهاء را نموّ و کمال بخشد. با تأسيس پيروزمندانه
بيت العدل اعظم در سال ١٩٦٣ جامعه جهانی بهائی اوّلين مرحله رسالت درازمدّت خود را آغاز
کرد تا به هيکل جامعه بشری قدرتی روحانی عطا شود که خود عهده د‌ار ترقّی و تعالی خويش
باشد. چون قرن بيستم به پايان رسيد جامعه بهائی با کوشش فراوان جامعه‌ای شد که نمايندگان
جميع نژادهای متنوّع جهان را در بر داشت. همه به يک عقيده و به يک مرجع متمسّک بودند
و به بنای جامعه‌ای جهانی که بينش اخلاقی و روحانی حضرت بهاءاللّه را در جهان خاک متجلّی
خواهد ساخت متعهّد بودند.
      اين سير در سال ١٩٩٢ با انتشار کتاب اقدس يعنی مجموعه هدايت الهی برای عصر بلوغ
جمعی نوع انسان، به زبان انگليسی با حواشی و توضيحات لازم شدّت بيشتری يافت و به زودی
ترجمه آن به زبان‌های مختلف سبب شد که پيروان حضرت بهاءاللّه در اطراف جهان مستقيماً با
کتابی مربوط گردند که نازل‌کننده‌اش آن را چنين توصيف فرموده: "انّه لمطلع علم اللّه لو انتم
تعلمون و مشرق اوامر اللّه لو انتم تعرفون."١١٧ روح انسانی جز به عرفان مظهر الهی بيدار نگردد و
وجدان انسانی، هم وجدان فردی و هم اجتماعی جز به ايقان معنوی آرامش نپذيرد. در کتاب
اقدس احکامی که برای حيات فردی و اجتماعی لازم است چنان تدوين گشته که نيازمندی‌های
جامعه‌ای مرکّب از جميع نوع بشر را با تنوّع و تفاوتشان برآورد. تعاليم و مفاهيم جديد به نحوی
نازل گشته که حوائج نوع بشر در مرحله بلوغ اجتماعيش ارضاء گردد. می‌فرمايد: "دعوا ما عندکم
ثمّ طيروا بقوادم الانقطاع فوق الابداع کذلک يأمرکم مالک الاختراع الّذی بحرکة قلمه قلّب
العالمين."١١٨
       از خصوصيّات پيشرفت امر بهائی در يک صد سال گذشته که هر ناظر مطّلعی را به شگفتی
می‌افکند غلبه امراللّه بر حملات شديدی است که بر آن وارد آمده است. از زمان حضرت باب و
حضرت بهاءاللّه در جامعه ايران عناصری بوده‌اند که يا اصولاً با ظهور دين جديد مخالف و يا از
تعاليم و اصول جديدش خوف داشتند و به هر وسيله ممکن به قلع و قمع و خفقانش کمر بسته

ص ١١٨
بودند. هيچ دهه‌ای از قرن بيستم نگذشت مگر آنکه در آن کوشش‌هائی برای اضمحلال امر
بهائی به وقوع پيوست. مثلاً تعدّيات خونينی که به تحريک علمای شيعه و يا اشاعه اکاذيب و
مفترياتی که بيشرمانه وسيله روحانيّون مسيحی صورت می‌گرفت و يا اقدامات منظّمی که
رژيم‌های مختلف استبدادی برای انهدام امر بهائی انجام مید‌ادند يا اعمالی که بعضی از نفوس
بدنيّت و جاه‌طلب يا بدخواه که در جامعه بهائی وارد شده بودند مرتکب می‌شدند همه انواع
حملاتی بود که بر امر بهائی وارد می‌شد. با هر معيار بشری که بسنجيم اين همه خصومت‌ها و
هجوم‌های بی‌سابقه‌ای که بر امر بهائی وارد آمد می‌بايست آن را از صفحه روزگار برانداخته باشد
امّا بر عکس امر بهائی در همه اين گير و دارها رشد و نموّ يافت، بر حرمتش بيفزود، شمار افرادش
بيشتر شد و نفوذش به حدّی رسيد که به خواب مؤمنين اوّليّه‌اش نيز نمی‌آمد. تعدّيات دشمنانش
اقدامات و خدمات پيروان آئين بهائی را منسجم‌تر و پيوسته‌تر نمود. اکاذيب و مفتريات وارده
اهل بهاء را برانگيخت که از تاريخ و تعاليم خود ادراکی بيشتر يابند و چنان که حضرت عبدالبهاء
و حضرت شوقی افندی وعده فرموده بودند نقض عهد سبب تطهير امر الهی از نفوسی شد که
اعمال و رفتارشان سبب خمودت شعله ايمان در قلوب ديگران و کندی پيشرفت امراللّه می‌شد.
اگر آئين بهائی برای اثبات قوای مکنونه درون خويش که حياتش منوط به اوست هيچ دليل و
شاهد ديگری نداشت پيروزی‌های مکرّری که ذکرش از پيش رفت اثباتش را کفايت می‌کند.
***
حضرت وليّ امراللّه سه سال قبل از صعود به عالم بالا، فرصت اعلان خريد قطعه ز‌مينی که
برای بنای دار الآثار بين المللی لازم بود را مغتنم شمرده در باره کيفيّت و اهمّيّت طرح ابنيه دامنه
کوه کرمل که حضرت عبدالبهاء شروع فرموده و حضرت وليّ امراللّه ادامه‌اش دادند چنين مرقوم
فرمود: "اين ابنيه در حول قوسی محيط بر مراقد حضرت ورقه مقدّسه عليا و برادر و مادر عظيم
الشّأن ايشان با سبکی هماهنگ ساخته خواهد شد و اتمام اين اقدام عظيم به منزله اکمال پيشرفت
نظم اداری الهی امراللّه است که در سنوات اخير عصر رسولی بهائی شروع شد."١١٩
      مرحله اخير چنين امر خطيری با موفّقيّت در سال آخر قرن بيستم به پايان رسيد و تبرّعات
کريمانه ياران از سراسر جهان پيش‌بينی حضرت بهاءاللّه را در باره اين نقطه مقدّس جامه عمل
پوشانيد. در لوح کرمل می‌فرمايد: "طوبی لک بما جعلک اللّه فی هذا اليوم مقرّ عرشه و مطلع
آياته و مشرق بيّناته."١٢٠ در حول قوس کوه کرمل ابنيه مجلّلی ساخته شد و در دامنه‌اش از پای تا
قلّه کوه طبقاتی با حدائق بی‌نظير احداث گرديد و امر الهی که طيّ قرن انوار هر روز بر نفوذش در
جهان می‌افزود بالاخره در مجموعه بناهای رفيع البنيانی وجود مهيمن مشهودی يافت و جمعيّت

ص ١١٩
زيادی از هر سرزمين که به زيارتش می‌آيند و هر روز پلّکان‌ها و مسير حدائقش را پر می‌کنند و
خيل مهمانان عالی‌قدرش که در مهمانسرايش مورد استقبال مرکز جهانی قرار می‌گيرند اين بيان
اشعيا را که دو هزار و سيصد سال قبل بيان داشته به خاطر می‌آورد که فرمود: "و در ايّام آخر واقع
خواهد شد که کوه خانه خداوند بر قلّه کوه‌ها ثابت خواهد شد و فوق تلّ‌ها برافراشته خواهد
گرديد و جميع امّت‌ها به سوی آن روان خواهند شد."١٢١
      امر بهائی امتياز والايش اينست که يک مجموعه واحدی است به صورت ارگانيک و کلّاً به
هم پيوسته. در کانون ظهور حضرت بهاءاللّه اصل وحدت نهاده شده است و آن اصل ثابت نموده
است که در هيکل امر بهائی روحی وجود دارد که سبب حيات اوست. به همين جهت امر بهائی
در ميان اديان جهان تنها دينی است که با وجود حملاتی که برای شکستن وحدتش ديده توانسته
است از آفت ابدی تشعّب و تفرّق خود را برهاند. آنچه که موفّقيّت جامعه بهائی را در انتشار و
تبليغ تضمين نموده اين است که ابزار و تشکيلات لازم برای اين منظور را نفس مظهر ظهور تعبيه
فرموده و به علاوه خود بنيانگذاران امر بهائی بوده‌اند که روش اجراء نقشه ملکوتی تبليغی‌اش را
معيّن فرمودند و نيز همانها بودند که به تفصيل شروع فتح روحانی جهان را هدايت نمودند. در
قرن بيستم بر اثر مساعی حضرت عبدالبهاء و حضرت وليّ امراللّه کوه کرمل خود شاهدی بر
وحدت امر بهائی قرار گرفت و بر خلاف اديان ديگر مرکز روحانی و اداری امر بهائی هر دو به
طوری ناگسستنی در اين نقطه جهان به هم پيوست و تشکيلات راهنمايش در جوار مقام پيامبر
شهيدش استقرار يافت. بسياری از زائرين حتّی در هماهنگی گل‌های رنگارنگ و درختان متنوّع
برومند و بوته‌های زيبای گلزارهايش اصل وحدت در کثرت را که از اصول جذّاب امر بهائی
است ملاحظه می‌نمايند.
      قرن بيستم که شاهد يک صد سال موفّقيّت‌های امر بهائی بود در سال آخرش واقعه‌ای روی
داد که تمام اهل بهاء را در سراسر دنيا محزون ساخت. در ١٩ ژانويه سال ٢٠٠٠ اين پيام از طرف
بيت العدل اعظم صادر شد:
      در سحرگاه امروز روح پرفتوح حضرت امة البهاء روحيّه خانم، همسر محبوب حضرت وليّ
امراللّه که آخرين حلقه اتّصال جامعه جهانی بهائی با عائله مبارکه حضرت عبدالبهاء بودند از
قيود اين حيات عنصری آزاد گشت... مؤانست و همکاری نزديک ايشان با حضرت وليّ
امراللّه به مدّت بيست سال سبب شد که از قلم مبارک به اوصافی چون "همکار من" و "درع
من" و "همکار خستگی‌ناپذيرم در وظائف شاقّی که بر عهده دارم" مفتخر شوند.١٢٢
     چون غبار اوّليّه آلام و احزان  فرو نشست تقدير و ستايش از خدمات امة البهاء که يکی ديگر
از مواهب و عطايای حضرت بهاءاللّه به اهل بهاء بود جايگزينش شد. برای کسی که مدّت حياتش

ص ١٢٠
 بيشتر دوران قرن بيستم را فراگرفته بود و در نيمه دوم قرن روح شکست‌ناپذيرش تلاش‌های
بهائی را با فداکاری حمايت کرده بود حضرت بهاءاللّه مقدّر فرمود که در مدّت زندگانی خويش
شاهد پيروزی‌های عظيمی باشد که خود آن بزرگوار سهم عظيمی در احرازشان داشته است.
***
      حضرت بهاءاللّه مؤمنان خويش را مکلّف ساخت که پيام اين يوم عظيم الهی را به گوش
ديگران برسانند و در اين مورد حضرت بهاءاللّه باز به لسان فطرت خطاب فرمود: "امروز روز بيان
است. بايد اهل بهاء به کمال رفق و مدارا اهل عالم را به افق اعلی هدايت نمايند. اجساد طالب
ارواح است. بايد نفوس ملکوتيّه به نفحات کلمه الهيّه اجساد را به ارواح تازه زنده نمايند."١٢٣
اين امر هم در باره افراد صادق است و هم در باره حيات عمومی و جمعی. حضرت عبدالبهاء
فرموده‌اند که "مدنيّت مادّيّه مانند جسم است. ولو در نهايت طراوت و لطافت و جمال باشد مرده
است. مدنيّت الهيّه مانند روح است. اين جسم به اين روح زنده است."١٢٤
       در چنين قياس محکمی رابطه بين دو امر تاريخی حيات روحانی و ترقّيات علمی خلاصه
شده که هر دو را مشيّت الهی در قرن انوار به حرکت آورده و به پيش برده و بالاخره به يک
نقطه‌شان خواهد رساند. جز آنان که چشمشان از ديدن استعدادهای فکری و اجتماعی مکنون در
بشر عاجز است و آنان که از حوائج ضروری بشری غافلند کسی ديگر نيست که از ترقّيات حاصله
در جامعه بشری در صد سال گذشته مخصوصاً از اينکه مردم و ملل جهان اين گونه به هم بافته
شده‌اند خشنود و راضی نباشد. ديگر روشن است که اين ترقّيات تا چه اندازه در نظر اهل بهاء
ارزشمند است چه‌که آنها را مقصد پروردگار مید‌انند. امّا اين هيکل تمدّن مادّی بشری فرياد
میز‌ند و هر روز با حسرت بيشتری در آرزوی آنست که برای جسم بيجان خود روحی بيابد و تا
جان نيابد و قوای روحانيش بيدار نگردد مانند ساير تمدّن‌های بزرگ تاريخ هرگز روی صلح و
آرامش و عدل و انصاف نخواهد ديد و به اتّحادی که از مذاکره و مواضعه معمول امروز فراتر
رود نائل نخواهد شد. حضرت بهاءاللّه خطاب به نمايندگان منتخب در تمام ممالک می‌فرمايد:
الّذی جعله اللّه الدّرياق الاعظم و السّبب الاتمّ لصحّته هو اتّحاد من علی الارض علی امر واحد
و شريعة واحدة."١٢٥
      پس معاضدت و تشويق و حتّی دادن نمونه برای ديگران از اقدامات اصلی امر بهائی
محسوب نتواند شد. جامعه بهائی به هر نحو که بتواند به ايجاد يگانگی و وحدت جهانی و بهبود
اجتماعی مدد می‌نمايد امّا چنين مددهائی نسبت به مقاصد اصليش اهمّيّت ثانوی و فرعی دارند.
مقصد اصلی جامعه بهائی آنست که مردم جهان را ياری دهد تا دل و انديشه خود را بگشايند و به
 
ص ١٢١
 نيروئی روی آورند که يگانه عامل حصول آمال اعلای ايشان است. جز آنان که خود به ظهور
الهی هشيار شده‌اند کسی نيست که بر چنين ياری و کمک توانا باشد. هيچ کس نمی‌تواند به فرا
رسيدن جهان صلح و عدالت شهادت مستند مقبولی دهد مگر آنکه ندای الهی را ولو به صورت
مبهم دريافته باشد، ندائی که حضرت بهاءاللّه را به قيام و ابلاغ رسالتش امر فرمود:
يا قلم هل تری اليوم غيری؟ اين الاشياء و ظهوراتها و اين الاسماء و ملکوتها و البواطن و
اسرارها و الظّواهر و آثارها؟ قد اخذ الفناء من فی الانشاء و هذا وجهی الباقی المشرق المنير.
هذا يوم لا يری فيه الّا الانوار الّتی اشرقت و لاحت من افق وجه ربّک العزيز الکريم. قد قبضنا
الارواح بسلطان القدرة و الاقتدار و شرعنا فی خلق بديع فضلاً من عندنا و انا الفضّال
القديم.١٢٦

ص ١٢٢
سفيد است

ص ١٢٣
يادداشت‌ها
١ _ حضرت بهاءاللّه، مجموعه الواح مبارکه  (قاهره: سعادت، ١٩٢٠ م)، صص٣٢١-٣٢٢.
2 - Shoghi Effendi, The Promised Day Is Come (Wilmette: Baha'i Publishing Trust,
      1996), P. 1 
۳_ حضرت عبدالبهاء، منتخباتی از مکاتيب حضرت عبدالبهاء، (ج١) (ويلمت: مؤسّسه مطبوعات
     بهائی، ١٩٧٩ م)، صص٢٩-٣٠.
٤ _ حضرت عبدالبهاء، رساله مدنيّه  (لانگنهاين: لجنه نشر آثار امری، ١٩٨٤ م)، ص٤ .
٥ _ حضرت عبدالبهاء ، مکاتيب عبدالبهاء ،  ج٤
( طهران: مؤسّسه ملّی مطبوعات امری ، ١٢١ ب ) ،       ص ١٣٣.
۶ _ ايضاً.
٧ _ ايضاً، صص١٣٣-١٣٤.
٨ _ " اين حقيقت ازليّه و نقطه اوّليّه و مظهر وحدانيّت الهيّه همچنان که در عوالم غيبيّه به فرموده حضرت        ربّ البريّه مطاف ارواح مرسلين است در عالم کون نيز مرکزيّت مقام اعلايش ثابت و محقّق و رمس         معطّرش به ظاهر ظاهر مرکز دوائر تسعه ناسوتيّه واقع. دائره اولی کره ارض عالم ادنی و در قلب اين           کره ارض اقدس قلب العالم و قبلة الامم لانه و آشيانه انبياء و در قلب اين ارض کرم اللّه کوه خدا           جبل الرّبّ مقام حضرت ايليا و در قلب اين جبل حرم اقدس اراضی متّسعه موقوفه آن مقام مقدّس و        در قلب اين حرم فردوس ابهی و جنّة عليا حدائق وسيعه متعدّده تابعه آن مقرّ اسنی و در قلب اين             فردوس بنيان بديع رفيع البناء مقام اعلی و در قلب اين مقام که به منزله صدف است لؤلؤ لالا قدس        الاقداس ضريح مطهّر که حجرات آن در يوم ميثاق تشييد گشته و در قلب اين ضريح و گوهر گرانبها           مقرّ اعزّ اسنی و در قلب اين مقرّ تابوت مقدّس که به فرموده حضرت عبدالبهاء در قرآن مصرّح و کتاب       اللّه به آن بشارت داده و در قلب اين تابوت سکينة اللّه رمس معنبر منوّر معطّر ربّ اعلی و نقطه اولی"        (حضرت وليّ امراللّه، توقيعات مبارکه (لانگنهاين: لجنه ملّی نشر آثار امری، ١٤٩ ب، ١٩٩٢ م)،            صص٣٦٧-٣٦٩).
٩ _ حضرت وليّ امراللّه، حصن حصين شريعت اللّه  (هوفهايم: لجنه ملّی نشر آثار امری، ١٥٤ ب،
       ١٩٩٧ م)، ص١٢٦.
١٠ _ حضرت وليّ امراللّه، کتاب قرن بديع،  نشر دوم (دانداس:مؤسّسه معارف بهائی، ١٤٩ ب، ١٩٩٢
        م ) ، ص٥٥٤.
١١ _ منتخباتی از مکاتيب حضرت عبدالبهاء،  (ج١)، صص٢٣٤-٢٣٥.

ص ۱۲۴
12- Shoghi Effendi, God Passes By (Wilmette Baha'i Publishing Trust, 1995), p. 258.
13- Ibid., p. 259. 
14 - The Baha'i Centenary, 1844-1944, compiled by the National Spiritual
       Assembly of the Baha'is of the United States and Canada (Wilmette: Baha'i
       PublishingCommittee, 1944), pp. 140-141.
١٥-  کتاب قرن بديع،  ص٥٦١.
١٦-  حضرت عبدالبهاء، مجموعه خطابات حضرت عبدالبهاء  (لانگنهاين: لجنه ملّی نشر آثار امری ،
        ١٩٨٤ م ) ، ص ٢٦.
١٧ -حضرت عبدالبهاء ، مکاتيب عبدالبهاء ،  ج ٣ ( قاهره: فرج‌اللّه زکيّ الکردی ، ١٣٤٠ هـ . ق ) ،
       صص ٥٤  - ٥٥.
­18 - God Passes By, pp. 281-282
١٩- مجموعه خطابات حضرت عبدالبهاء،  ص٣٧٢.
٢٠ - منتخباتی از مکاتيب حضرت عبدالبهاء،  (ج١)، ص٩٧.
٢١ - ايضاً، ص ١٨.

22 -  Abdul-Baha, The Promulgation of Universal Peace (Wilmette: Baha'i Publishing

         Trust, 1995), pp. 455-456 .
23 -  Juliet Thompson, The Diary of Juliet Thompson (Los Angeles: Kalimat Press,
         1983),  p. 313.                   
24 - God Passes By, pp. 244-245.
25 - Baha'i World Faith (Wilmette: Baha'i Publishing Trust, 1976), p. 429.
26 -`Abdu'l-Baha in Canada (Forest: National Spiritual Assembly of Canada, 1962), p.51.
٢٧ _ مجموعه خطابات حضرت عبدالبهاء،  ص١١٦.
٢٨ _ حضرت بهاءاللّه، منتخباتی از آثار حضرت بهاءاللّه  (لانگنهاين: لجنه نشر آثار امری ، ١٤١ ب،
       ١٩٨٤ م)، ص١٧٠.
29 - Promulgation of Universal Peace, p. 305.
30 - Shoghi Effendi, Citadel of Faith (Wilmette: Baha'i Publishing Trust, 1995), p. 32.
۳۱ - حصن حصين شريعت اللّه،  صص٤٠ - ٤١.
٣٢ - حضرت وليّ امراللّه، نظم جهانی بهائی: منتخباتی از آثار صادره از قلم حضرت وليّ امراللّه،
          ترجمه و اقتباس هوشمند فتح اعظم (دانداس: مؤسّسه معارف بهائی، ١٤٦ ب، ١٩٨٩ م)،
          صص٤٠-٤١.
٣٣ - حضرت وليّ امراللّه، حصن حصين شريعت اللّه،  ص٣٥.
٣٤ - حضرت باب، منتخبات آيات از آثار حضرت نقطه اولی عزّ اسمه الاعلی  (طهران: مؤسّسه ملّی
         مطبوعات امری، ١٣٤ ب)، ص٣٧. مضمون بيان مبارک چنين است: ای اهل عالم، پيش از               آنکه خداوند بخشنده مهربان در سايه‌های ابر ظاهر شود از ديار خويش برای نصرت الهی بيرون              رويد... و در دين يگانه خدا برادران برابر گرديد چنان که نور شما در ايشان و نور ايشان در شما بتابد.
٣٥ -حضرت بهاءاللّه، کتاب اقدس  (حيفا: مرکز جهانی بهائی، ١٩٩٥ م)، بند ٨٨ . مضمون بيان                 مبارک چنين است: در هم شکستگان مظلوم را با دست‌های عدل و داد به هم بربنديد و ظالم                تندرست را با تازيانه اوامر خداوند حاکم حکيم در هم شکنيد.

ص ۱۲۵
٣٦  - حضرت بهاءاللّه، مجموعه‌ای از الواح جمال اقدس ابهی که بعد از کتاب اقدس نازل شده، نشر
          دوم (هوفهايم: لجنه ملّی نشر آثار امری، ١٥٦ ب، ٢٠٠٠ م)، ص٦. مضمون بيان مبارک چنين             است: از شرق درخشيد و آثارش در غرب ظاهر شد. ای مردمان، در اين باره تفکّر نمائيد.
37 - The Baha'i. World, vol. XV (Haifa: Baha'i World Centre, 1976), p. 132
38 - Horace Holly, Religion.for Mankind (London: George Ronald, 1956), pp. 243-244
٣٩ - حضرت عبدالبهاء ، الواح وصايای مبارکه حضرت عبدالبهاء (مصر: ابوالقاسم گلستانهء شيرازی ،
         ۱۳۴۲ ه ق ) ، تجديد چاپ ( کراچی: محفل روحانی ملّی پاکستان، ١٩٦٠ م ) ص ١٢.
٤٠ - کتاب قرن بديع،  ص٦٦٢.
41 - Shoghi Effendi, Baha'i Administration (Wilmette: Baha'i Publishing Trust, 1998
       P. 15.
42 - Ruhiyyih Rabbani, The Priceless Pearl (London: Baha'i Publishing Trust, 1969),
       PP. 121, 123.
۴۳ _ حضرت وليّ امراللّه، توقيعات مبارکه حضرت وليّ امراللّه ١٩٢٧-١٩٣٩ (طهران: مؤسّسه ملّی
        مطبوعات امری ، ١٢٩ ب ) ، ج ٢ ، صص ٢٠٦ - ٢٠٩.
٤٤ _ حضرت وليّ امراللّه ، نظم جهانی بهائی ،  ص٥٠.
٤٥ _  ايضاً ، ص ٥٩ - ٦٠.
٤٦ _  ايضاً، ص١٦٣.
٤٧ _ ايضاً، ص١٦٥-١٦٦.
48 - Shoghi Effendi, The World Order of Baha'u'llah (Wilmette: Baha'i Publishing Trust,
       P. 148.
٤٩ _  نظم جهانی بهائی،  ص١٦٥.
50 - Shoghi Effendi, The Advent of Divine Justice (Wilmette: Baha'i Publishing Trust,
       1990), pp. 90, 19, 85.
٥١ _  نبيل زرندی، مطالع الانوار: تلخيص تاريخ نبيل زرندی،  ترجمه و تلخيص : عبدالحميد اشراق
        خاوری (طهران: مؤسّسه ملّی مطبوعات امری، ١٣٤ ب)، صص٧٤، ٧٦-٧٧.
52 - Baha'i Administration, p. 52.
٥٣ _ منتخباتی از مکاتيب حضرت عبدالبهاء،  (ج١)، ص٧٧. مضمون بيان آنکه: اين محافل چراغ‌های         روشنند، گلگشت‌های ملکوتند که از آنها نفحات قدس در آفاق منتشر می‌گردد و از آنها انوار عرفان          در جهان تابناک است و از آنها روح حيات در جميع جهات سريان می‌يابد و آن سبب اعظم برای           ترقّی انسان در جميع شؤون و احوال است.
54- World Order of Baha'u'llah, p. 4.
٥٥ _ نظم جهانی بهائی،  صص٢٤-٢٥.
٥٦ _ حضرت وليّ امراللّه، دور بهائی،  نشر سوم (لانگنهاين: لجنه ملّی نشر آثار امری، ١٤٤ ب، ١٩٨٨           م ) ، ص ٧٢.
57 - Shoghi Effendi, Messages to Canada, 2nd ed. (Thornhill: Baha'i Canada
        Publications, 1999), p. 114.
58 - Shoghi Effendi, God Passes By, p. 365.
ص ۱۲۶
٥٩ _ منتخباتی از آثار حضرت بهاءاللّه،  ص١٣١.
٦٠ _ حضرت بهاءاللّه ، کتاب ايقان ( هوفهايم: لجنه ملّی نشر آثار امری ، ١٥٥ ب ،  ١٩٩٨ م ) ،
         ص  ۱۲ .
61 - Promised Day Is Come, pp. 185-186.
٦٢ _ منتخباتی از آثار حضرت بهاءاللّه،  ص٥٠.
٦٣ _ ايضاً، صص٣٤-٣٥. مضمون بيان مبارک اين است: اين چنين تباهکاران را گرد
        آورديم. به سوی طاغوت می‌شتابند... و به سوی آتش دويده، آن را نور می‌انگارند.
٦٤ _ حضرت عبدالبهاء، مکاتيب عبدالبهاء،  ج٧ (طهران: مؤسّسه ملّی مطبوعات امری ، ١٣٤ ب) ،
         ص ١١٧.
65 - Shoghi Effendi; Messages to America (Wilmette: Baha'i Publishing Trust, 1947),
       p. 28
66 - Ibid., pp. 9, 10, 14, 22.
67 - Ibid., p. 28.
68 - Priceless Pearl, p. 382.
69 - Messages to America, p. 53.
٧٠ _ سورة النّمل (٢٧)، آيه ٨٨ .
71 - `Abdu'l-Baha in Canada, p. 51.
٧٢ _ حضرت وليّ امراللّه، توقيعات مبارکه حضرت وليّ امراللّه اکتبر ١٩٥٢ - اکتبر ١٩٥٧
         (طهران: مؤسّسه ملّی مطبوعات امری، ١١٩ ب)، صص٤-٥.
73 - Shoghi Effendi, Messages to the Baha'i World, 1950-1957 (Wilmette: Baha'i
       Publishing Trust, 1995), pp. 38-39.
٧٤ _ الواح وصايای مبارکه حضرت عبدالبهاء،  ص١٤.
٧٥ _ حضرت بهاءاللّه، مجموعه‌ای از الواح جمال اقدس ابهی،  ص٣٧.
٧٦ _ الواح وصايای مبارکه حضرت عبدالبهاء،  ص٢١.
٧٧ _ دور بهائی،  ص٨٠ .
٧٨ _ حضرت عبدالبهاء، الواح وصايای مبارکه حضرت عبدالبهاء،  ص٢١.
٧٩ _ بيت العدل اعظم، دستخطّهای بيت العدل اعظم،  تهيّه و تنظيم عبدالعلی علائی (طهران: مؤسّسه
        ملّی مطبوعات امری، ١٣٠ ب)، ج١، ص١٥.
80 - See Priceless Pearl, pp. 79, 85, 90, 128 and 159.
٨١ _ مجموعه‌ای از الواح جمال اقدس ابهی،  ص٣٨.
٨٢ _ رساله مدنيّه،  ص١١٤.
٨٣ _ ج. ای. اسلمنت، بهاءاللّه و عصر جديد  (ريودوژانيرو: دار النّشر البهائيّة، ١٤٥ ب، ١٩٨٨ م)،
        ص٢٧٨.
٨٤ - حضرت عبدالبهاء، الواح وصايای مبارکه حضرت عبدالبهاء،  ص١٢.
٨٥ _ نظم جهانی بهائی،  ص ١٢ - ١٣.
٨٦ _ کتاب اقدس،  بند ٨٣ .
٨٧ _ حضرت بهاءاللّه، لوح مبارک خطاب به شيخ محمّد تقی مجتهد اصفهانی معروف به
       نجفی (لانگنهاين: لجنه نشر آثار امری، ١٣٩ ب، ١٩٨٢ م)، ص١٠.
٨٨ _نظم جهانی بهائی،  ص ٥٩.
89 - World Order of Baha'u'llah, p. 195.

ص ۱۲۷
٩٠ _نظم جهانی بهائی،  ص٣٢.
٩١ _مجموعه‌ای از الواح جمال اقدس ابهی،  ص٣٦.
٩٢ _حضرت وليّ امراللّه، ظهور عدل الهی،  نشر دوم، چاپ سوم (ويلمت: لجنه امور احبّای ايرانی –
        امريکائی، ١٩٨٩ م)، ص ٥٨.
93 - The Establishment of the Universal House of Justice, compiled by the Research
         Department of the Universal House of Justice (Oakham: Baha'i Publishing Trust
         1984), p. 17.
94 - Universal House of Justice, Messages from the Universal House of Justice,
       1963-1986: The Third Epoch of the Formative Age (Wilmette: Baha'i Publishing
        Trust, 1996), p. 52.

95 - Baha'i News, no. 73, May 1933 (Wilmette: National Spiritual Assembly of the

        Baha'is of the United States), p. 7.

٩٦ - مکاتيب عبدالبهاء ،  ج٣، ص٣٢.
97 - God Passes By, p. xiii.
98 - Promulgation of Universal Peace, pp. 43-44.
99 - Moojan Momen, The Babi and Baha'i Religions, 1844-1944: Some Contemporary
       Western Accounts (Oxford: George Ronald, 1981), pp. 186-187.
١٠٠  -مکاتيب عبدالبهاء،  ج٣، صص١٠١-١٠٢، ١١٧.
101 - The Baha'i World, vol. III (New York City: Baha'i Publishing Committee, 1930),
           pp. 198-206.
١٠٢ کتاب قرن بديع،  ص٧٢٣.
103 - Religious Systems of the World: A Contribution to the Study of Comparative
         Religion, 3rd ed. (New York: Macmillan, - 1892), pp. 352-353
         (گزيده‌ای از سخنرانی ادوارد براون)
١٠٤ - بيت العدل اعظم، وعده صلح جهانی  (بی‌ناشر، بی‌تاريخ)، صص ۳۸و ۳۹
105 - The Baha'i World, vol. XX (Haifa: Baha'i World Centre, 1998), pp. 571-606.
106 - Sessao Solene da Camara Federal, Brasilia, 28 de Maio, 1992.
١٠٧ - منتخباتی از مکاتيب حضرت عبدالبهاء،  (ج١)، صص٢٩-٣١.
108 - United Nations General Assembly, Fifty-Fourth Session, Agenda Item 49 (b)

        United Nations Reform Measures and Proposals: the Millennium Assembly of the -

        United Nations, 8 August 2000 (Document no. A/54/959), p. 2.

109 - See Commitment to Global Peace, declaration of the Millennium World Peace

         Summit of Religious and Spiritual Leaders, presented to UN Secretary-General -

         Kofi Annan on 29 August 2000 during a summit session at the UN General

         Assembly.

110 - United Nations General Assembly, Fifty-Fourth Session, Agenda Item 61 (b) The

          Millennium Assembly of the United Nations, 8 September 2000 (Document no.

          A/55/ L.2), section 32.


ص ۱۲۸


111- World Order of Baha'u'llah, p. 42.
١١٢ _ حضرت بهاءاللّه، منتخباتی از آثار حضرت بهاءاللّه،  ص١٩٠. مضمون بيان مبارک چنين است:
           خداوند از زمين و آنچه بر اوست جز قلوب بندگانش را نخواسته است زيرا قلوب عرش ظهور                    تجلّيات اوست، پس او را از غير پروردگار پاکيزه داريد تا آنچه که برايش خلق شده بر آن نقش                 بندد.
١١٣ _ حضرت بهاءاللّه، کتاب ايقان،  ص٢٣.
١١٤ _ حضرت بهاءاللّه، مناجاة  (ريودوژانيرو: دار النّشر البهائيّة، ١٣٩ ب،  ١٩٨٢ م)، ص١٩٧.
           مضمون بيان مبارک چنين است: گواهی مید‌هم به اينکه اوّلين کلمه‌ای که از دهانش صادر                 شد... جميع اشياء را در آسمان و زمين منقلب ساخت و به آن کلمه حقائق وجود دگرگون شد و               کلمات تکوينيّه در عالم ملک و ملکوت و ظهورات واحديّه در عالم جبروت و آيات احديّت در               عالم لاهوت مختلف گشت و از هم پاشيد و جدا شد و با هم جمع آمد و ائتلاف يافت .
115 - World Order of Baha'u'llah, p. 193
١١٦ _ نظم جهانی بهائی،  ص١٥٤.
١١٧ _ کتاب اقدس،  بند ١٨٦. مضمون بيان مبارک چنين است: آن (کتاب) مطلع علم الهی است اگر
           بدانيد و مشرق اوامر پروردگار است اگر بدان عارف شويد.
١١٨ _ ايضاً، بند ٥٤. مضمون بيان مبارک چنين است: آنچه را نزد خود داريد ترک نمائيد و به شهپر               انقطاع بر فراز جهان آفرينش پرواز کنيد. مالک اختراع که به حرکت قلمش عالم را دگرگون                     می‌سازد شما را چنين امر می‌کند.
119 - Messages to the Baha'i World, 1950-1957, p. 74.
١٢٠ _ مجموعه‌ای از الواح جمال اقدس ابهی،  ص١. مضمون بيان مبارک چنين است: ای کرمل، شاد           باش که پروردگار عرش خويش را بر تو قرار داد و تو را مطلع آياتش و مشرق بيّناتش نمود.
١٢١ _ کتاب اشعياء نبيّ،  باب دوم، آيه دو.
١٢٢ _ عندليب،  سال نوزدهم، شماره ٧٣، ص١١.
١٢٣ _ حضرت وليّ امراللّه، ظهور عدل الهی،  ص١٦٩.
١٢٤ _ منتخباتی از مکاتيب حضرت عبدالبهاء،  (ج١)، ص٢٩٣.
١٢٥ _ حضرت بهاءاللّه، الواح حضرة بهاءاللّه الی الملوک و الرّؤساء
           (ريودوژانيرو: دار النّشر البهائيّة، ١٤٠ ب، ١٩٨٣ م)، ص٦٠. مضمون بيان مبارک
          چنين است: آنچه را که خداوند نوشداروئی مؤثّر و علاجی کاری برای سلامت بشر قرار
           داده اتّحاد جهانيان است بر امری واحد و دينی واحد.
١٢٦ _ منتخباتی از آثار حضرت بهاءاللّه،  ص٢٨. مضمون بيان مبارک چنين است: ای قلم، آيا غير از              من امروز کسی ديده می‌شود؟ کجا رفت اشياء و ظهوراتش و کجاست اسماء و ملکوتش و باطن و             اسرارش و ظاهر و آثارش؟ فنا عالم وجود را فراگرفته و فقط روی منست که باقی و درخشنده و                 تابان است. امروز روزی است که در آن جز انواری که از افق روی خداوند عزيز و کريمت تابيده و              بردميده چيز ديگری ديده نمی‌شود. ارواح را به قدرت و سلطنت خود برگرفتيم و خلق بديعی از                روی فضل خويش آفريديم و مائيم فضّال و قديم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر