۱۳۹۰ تیر ۷, سه‌شنبه

مرور کلی بر احکام دیانت بهائی

یكی از بخشهای مهم هر دین احكام و شعائری است كه حیات فردی و جمعی پیروان آن دین را سامان می‌دهد. از نتایج مهم دین در طول تاریخ ایجاد نظم و قانون در حیات انسان بوده است و این كار از طریق تعیین و تدوین احكام و قوانین دینی انجام می‌شود. البته، نه همهء دین احكام و آداب است، و نه می‌توان احكام یك دین را از سایر ابعاد آن دین جدا كرد. در عمل ارتباط میان اجزاء مختلف یك دین بسیار پیچیده است و مثلا احكام و آداب یك دین در عمل منعكس كنندة جنبه‌های اعتقادی، عرفانی، اخلاقی و... آن دین نیز هست.

ارتباط احكام و شعائر بهائی با اصول و اهداف دین بهائی
از دیدگاه بهائی، احكام و شعائر دینی تمام دین را تشكیل نمی‌دهد، اما بخش بسیار مهمی از آن است. در عین حال، احكام بهائی ارتباط نزدیكی با اصول اعتقادی و عرفان این دین دارد و از این دو جدایی ناپذیر است. كتاب اقدس با این مطلب آغاز می‌شود كه اولین و مهمترین چیزی كه خداوند بر بندگان خود واجب كرده است، شناسایی فرستادة او در هر زمان است كه وحی الهی را دریافت می‌كند و نمایندهء خداوند در بین سایر بندگانش است . حیات دینی با ابلاغ رسالت چنین شخصیتی آغاز می‌شود كه به اعتقاد اهل ادیان صفات و خواست خداوند را برای مردم ظاهر می‌كند، همان طور كه آئینه نور خورشید را منعكس می‌سازد. به همین دلیل، در اصطلاح بهائی پیامبران را مظاهر الهی می‌نامند. در اعتقاد بهائی، شناسایی مظهر الهی در هر زمان بزرگترین سعادتی است كه برای انسانها متصور است و این آگاهی است كه به سایر اعمال و فعالیتهای انسان معنا می‌بخشد. با این حال، عرفان یا شناسایی تنها بدون عمل به احكام و دستورات مؤسس دین كافی نیست، زیرا هر شناخت و آگاهی باید به نتیجة عملی منجر شود، این است كه می‌فرماید: «اِذا فُزتُم بِهذا المَقامِ الاَسنی و الافقِ الاَعلی ینْبَغی لِکُلِّ نَفْسٍ اَنْ یتَّبِعَ ما اُمِرَ به مِن لَدَی المَقصود لِاَنَّهُمامَعاً لا یقبَلُ اَحَدُهُما دونَ الآخَر.» (مضمون: وقتی به مقام واُفق بلندمرتبهءشناسائی مربی آسمانی رسیدید،برهرشخصی شایسته وبایسته است كه ازآنچه ازطرف آن پیامبربه آن مأمورشده،پیروی نموده،عمل نماید.زیرا این دو— یعنی  شناسائی وعمل— باهم هستندویكی بدون دیگری موردقبول نیست) .  هدف از رسالت مظهر الهی تنظیم وتقویت زندگی و در نهایت خوشبختی و سعادت انسانها است و این فقط با دانستن حاصل نمی‌شود، بلكه باید به دستورات دینی از جمله احكام و آداب آن عمل كرد. عمل به احكام و دستورات دینی نشان دهندهء اطاعت پیروان از مظهر الهی و تلاش آگاهانهء آنها برای اجرای خواسته‌های خداوند است.
از دیدگاه بهائی، احكام فقط به عنوان مجموعه‌ای از بایدها و نبایدها در نظر گرفته نمی‌شود، بلكه پیمانی است میان مظهر الهی و مردمی كه به او ایمان آورده‌اند. ادیان الهی رابطة میان خدا و بندگانش را به شكلهای مختلفی توصیف كرده‌اند. یكی از این توصیفات عشق است. در آثار دینی  گفته شده كه خدا انسان را به دلیل عشقی كه به او داشت خلق كرده است. امر بهائی بر این جنبه از رابطة میان خدا و انسان بسیار تأكید دارد. رابطة خدا و انسان رابطه‌ای عاشقانه است . خدا انسان را به دلیل عشق خلق كرده، به دلیل عشق هدایت می‌كند و پیامبر الهی نمایندهء عشق خداوند به بندگانش است. تنها چیزی كه خداوند از انسانها می‌خواهد این است كه به او پیشتر و بیشتر از هر چیز دیگر عشق بورزند و این عشق را از طریق عشقشان به مظهر الهی آشكار كنند. به همین دلیل، از بهائیان خواسته شده كه به دلیل عشقی كه به مظهر الهی دارند، احكام او را اجرا كنند، نه به خاطر ترس از مجازات یا به امید پاداش.  
یكی از مهمترین تأثیرات احكام در هر دین، ایجاد نظم و انضباط در حیات فردی و روابط جمعی پیروان است. احكام در بسیاری موارد وسیله‌ای است برای تربیت جامعهء دینی و افراد پیروان تا زندگی خود را مطابق اصول دینیشان نظم ببخشند و فرهنگ و تمدنی مطابق بینشها و مقاصد آن دین به وجود بیاورند. احكام دین بهائی را نیز از هدف و مقصد اصلی این آئین نمی‌توان جدا كرد. در حیات فردی، این هدف عبارت است از كسب كمالات روحانی و دارا شدن صفات الهی، و در حیات اجتماعی عبارت است از وحدت عالم انسانی و ایجاد روحانیت در این جهان مادی. بسیاری از احكام بهائی مانند نماز و دعا، رعایت نظافت و پاكیزگی، و برگزاری ضیافت و غیره در ارتباط با هدف و مقصد دین بهائی معنی پیدا می‌كنند. در ادامهء مطلب به معرفی و توضیح برخی از احكام بهائی می‌پردازیم.


احكام عبادی
از جمله مهمترین احكام فردی كه در امر بهائی وجود دارد، نماز و روزه است كه از سن بلوغ بر فرد واجب می‌شود. بلوغ شرعی در امر بهائی برای دختر و پسر، هر دو، پانزده سالگی است. این دو حكم از مفصل ترین احكام دین بهائی هستند كه با مطالب فرعی مربوط به خودشان بخش نسبتًا پرحجمی از احكام را به خود اختصاص داده‌اند. در امر بهائی، فرد هر روز باید حداقل یكی از سه نمازی را كه تعیین گردیده، با شرایط مخصوص آن (از جمله گرفتن وضو و خواندن نماز در وقت معین) به جا آورد. كوچكترین نماز از یك آیه تجاوز نمی‌كند؛نمازوسطی (متوسط) كمی ازآن بزرگ تر است؛ونماز كبیر (بزرگترین نماز) كه تقریباً طولانی و مفصل است و شامل چندین قیام و قعود و قنوت و سجود و ركوع می‌شود. به این ترتیب، هر فرد با توجه به شرایط خود می‌تواند لااقل یكی از این نمازها را انتخاب كند و به جا بیاورد. نماز در دیانت بهائی به صورت انفرادی خوانده می‌شود، جز در مورد نماز میت كه جمعیت ایستاده، یك نفر آن را می‌خواند وهمه با حالت روحانی ومعنوی توجه می كنند.
نماز در اعتقاد بهائی، هم چنان كه در سایر ادیان، فرصتی است برای انسان به جهت ستایش خدا و اعتراف به بخشش و بزرگواری او و اظهار بندگی در برابر او. از جمله، در نماز صغیر (كوچكترین نماز) خوانده می‌شود: «اَشْهَدُ یا اِلهی بِانَّكَ خَلَقْتَنی لِعِرْفانِكَ وَ عِبادَتِكَ. اَشْهَدُ فی هذَا الْحینِ بِعَجْزی وَ قُوَّتِكَ وَ ضَعْفی وَ اقْتِدارِكَ وَ فَقْری وَ غَنائِكَ. لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ الْمُهَیمِنُ الْقَیوم» . نماز گفتگو با خداست، اما خدا عظیمتر از آن است كه در تصور انسان بگنجد یا مكان خاصی داشته باشد. به همین دلیل، در هر دین شیء یا مكانی كه به دلیل ارتباط و نسبتش با خداوند تقدس یافته و مورد احترام است، در موقع عبادت مركز توجه قرار می‌گیرد. در ادیان سامی قبله از اهمیت خاصی برخوردار است. قبله مكانی است كه به دلیلی با خداوند ربط و نسبت دارد و به همین جهت از لحاظ پیروان آن دین مقدس است، مانند مسجد الاقصی و كعبه در نزد مسلمانان. قبله در امر بهائی بیانگر یكی از اصول اعتقادی مهم این دین است. از نظر امر بهائی، شریفترین مخلوق خداوند كه بیشترین صفات و كمالات الهی در وجود او ظاهر می‌شود، انسان است و از میان انسانها، انسان كامل كه نمایندة خداوند در روی زمین و پیامبر و مظهر امر او است، محل تجلی بیشترین و عالی‌ترین اسماء و صفات الهی است. به همین دلیل مدفن مؤسس این آئین، حضرت بهاءالله، در حومة آخرین تبعیدگاهشان، شهر عكا، اكنون قبله و زیارتگاه بهائیان محسوب می‌شود.
آخرین ماه سال بهائی (كه از نوزده ماه نوزده روزه تشكیل شده و هر ماه به یكی از اسماء و صفات الهی نامیده شده) به روزه اختصاص دارد. از لحاظ تقویم شمسی، ماه روزهء بهائی نوزده روز آخر سال شمسی را شامل می‌شود كه در هر دو نیمكرهء زمین موقع اعتدال است. روزهء بهائی از طلوع تا غروب آفتاب ادامه پیدا می‌كند و در مكانهایی كه روز یا شب بسیار طولانی است، مانند مكانهای نزدیك به قطب، می‌توان از ساعت برای تعیین مدت روزه استفاده كرد. در ادیان مختلف و از جمله دین بهائی برای روزه حكمتهای گوناگونی بیان شده است. یكی از این حكمتها كه در آثار بهائی بر روی آن بسیار تأكید شده، این است كه روزه فرصتی است برای تفكر دربارهء مسائل روحانی، و نشانه و رمزی است برای دوری از خواهشهای نفسانی.  
به طور كلی، برای یك بهائی، نماز و روزه  و احكام دیگری مانند لزوم خواندن آیات و آثار الهی در هر صبح و شب، و نود و پنج مرتبه ذكر الله ابهی كه باید به طور روزانه توسط هر فرد انجام شود، تمرینی است برای انضباط فردی و منفك شدن از زندگی روزمره و توجه به مسائل روحانی و معنوی.  


احكام مربوط به نظافت و پاكیزگی
بخش مهمی از احكام دین بهائی را دستورات مربوط به نظافت و پاكیزگی تشكیل می‌دهد. این احكام اگر چه جنبهء فردی دارند، اما تأثیر عمل به آنها در اجتماع ظاهر می‌شود و هرچند به ظاهر به امور جسمانی مربوط می‌شوند، اما به روحانیت نیز مربوطند، چنانكه به فرمودهء حضرت عبدالبهاء «نظافت ظاهره هرچند امری است جسمانی ولكن تأثیر شدید در روحانیات دارد» . این جهت حضرت بهاءالله ضمن بیان احكامی دربارهءنظافت كه قبل ازآن موردتوجه عام نبود، می فرمایند، «كونواعنصراللطافة بین البریة» (ذات وجوهرلطافت دربین مردم باشید) . حكمتی كه برای این احكام در امر بهائی ذكر شده این است كه فطرت انسان به طور كلی گرایش به لطافت و پاكیزگی دارد و از كثیفی و آلودگی طبیعتاً ناخشنود می‌شود. رعایت این احكام سبب می‌شود كه افراد از آلودگیهایی كه باعث ناراحتیشان می‌شود محفوظ بمانند و روحانیت و نشاط خود را حفظ كنند و علاوه بر این بتوانند بدون كراهت و با نشاط و راحتی با یكدیگر معاشرت كنند . این احكام به خصوص در محیط ایران آن زمان تأثیر زیادی داشت، چون توجه چندانی بکه بهداشت و نظافت نمی‌شد. حمامهای عمومی مكانهای آلوده‌ای بود و آب خزینه برای افراد مختلف عوض نمی‌شد و انواع بیماریها و آلودگیها از این طریق شیوع پیدا می‌كرد. دستورات بهائی ورود به این خزینه‌ها را ممنوع كرد.  بهائیان از اولین گروههایی بودندكه حمامهایی ساختند كه در آنها از دوش استفاده می‌شد و با این كار تحولی در بهداشت محیط اجتماعی آن زمان ایجاد كردند .
باید توجه داشت كه این حكم از نظافت و لطافت جسمانی و محیطی فراتر است و همهء جنبه‌های زندگی و رفتار انسان را در بر می‌گیرد. به فرمودهء بیت‌العدل اعظم در حواشی ترجمهء كتاب اقدس، کلمه «لطافت» متضمّن مفاهیم متعدّد صوری و معنوی است، از قبیل ظرافت، آراستگی، حسن سلیقه، نظافت، ادب، حسن اخلاق، ملایمت لطف و همچنین رقّت، صفا، تنزیه و تقدیس و پاکی.


احكام مربوط به احوال شخصیه
بخش دیگری از احكام بهائی مربوط به احوال شخصیه مثل ازدواج و طلاق و ارث می‌شود. همیشه تنظیم امور اجتماع و روابط انسانی یكی از مسائل مهم در هر دین محسوب می‌شده است و احكام و شعائر مختلف دینی برای نظم بخشیدن و معنا دادن به این امور وجود داشته است. یكی از مهمترین مسائلی كه همهء ادیان و اقوام بشری آن را مورد توجه قرار داده‌اند، نهاد خانواده و تنظیم روابط جنسی درون اجتماع است. در هر اجتماع بشری گروهی به عنوان محارم تعیین می‌شوند كه ازدواج با آنها ممنوع است. به علاوه، ازدواج و تشكیل خانواده طبق قوانین و شرایط خاصی انجام می‌گیرد و با آداب و مراسم خاصی همراه است كه این مرحلهء گذار را در زندگی دو نفری كه زندگی مشتركی را با یكدیگر آغاز می‌كنند، مشخص می‌سازد. روابط اعضاء خانواده و حقوق و وظایفشان نسبت به یكدیگر از قوانین خاصی پیروی می‌كند. همهء اینها حاكی از اهمیت نهاد خانواده است.
در امر بهائی، ازدواج قویاً توصیه شده، چون خانواده سنگ زیر بنای جامعهء بشری است والفت و محبت در خانواده پایهء وحدت و اتحاد در كل خانوادهء عالم انسانی محسوب می‌شود. هدف از ازدواج در دین بهائی به وجود آمدن فرزندان و تربیت آنها است تا با ایمان بارآیند و صاحب كمالات روحانی شوند . از دیدگاه بهائی ازدواج فقط یك ارتباط جسمانی نیست، بلكه رابطه‌ای روحانی و معنوی است. حضرت عبدالبهاء می‌فرمایند: «بین بهائیان مسأله ازدواج اینست که مرد و زن جسماً و روحاً متّحد باشند تا در جمیع عوالم الهی اتّحادشان ابدی باشد و حیات روحانی یکدیگر را ترقّی دهند »  شرایط و مراسم ازدواج بهائی بسیار ساده است. بعد از قطعی شدن قرار ازدواج (به اصطلاح نامزدی) تا انجام مراسم عقد و ازدواج بیش از 95 روز نباید فاصله بیفتد. حدود مهریه معین است و نمی‌تواند كمتر از 19 مثقال (19 نخودی) نقره یا بیشتر از 95 مثقال طلا باشدكه با توجه به محل زندگی و امكانات مالی مرد تعیین می‌شود و توصیه شده كه به حداقل قناعت شود. امر بهائی قانون اسلامی در مورد محارم را به رسمیت می‌شناسد و علاوه براین توصیه می‌كند كه ازدواج حتی الامكان میان خانواده‌هایی صورت گیرد كه با هم خویشاوندی ندارند یا نسبت دور دارند. این كار علاوه بر سلامت نسل در ایجاد ارتباط و اتحاد بین جامعهء انسانی مؤثر است. مانعی برای ازدواج فرد بهائی با غیر بهائی وجود ندارد. داشتن بیش از یك همسر در زمان واحد نهی شده است. همچنین جواز ازدواج موقت (صیغه) در دیانت بهائی نسخ شده است. به منظور به رسمیت شناختن آزادی و اختیار فردی و در عین حال تقدیس جایگاه خانواده و حفظ وحدت خانواده، ازدواج باید با رضایت آزدانهء زن و شوهر و والدینِ هر دو طرف انجام شود. اختلاف و طلاق به شدت مكروه است، چون بر خلاف وحدت و اتحاد است، اما به عنوان آخرین راه حل مجاز دانسته شده. زن و مرد هر دو می‌توانند تقاضای طلاق بدهند. از زمانی كه طلاق مقرر می‌شود تا اجرای حكم طلاق، یك سال فاصله باید رعایت شود. در این مدت زن و مرد جدا از هم زندگی می‌كنند. هدف از این یك سال تربص این است كه دو طرف حتی الامكان بكوشند اختلافات موجود را رفع كنند و الفت و اتحاد خانواده را دوباره برقرار نمایند .
ارث یكی دیگر از احكامی است كه به تنظیم روابط انسانی و خانوادگی مربوط می‌شود و نقش مهمی هم در تنظیم امور اقتصادی دارد. در دیانت بهائی هر فرد بالغی می‌تواند در زمان حیات خودش وصیتنامه‌ای تنظیم كند و سرنوشت اموال خود را پس از مرگش به هر ترتیبی كه بخواهد تعیین نماید. با این حال، اگر وصیتنامه‌ای موجود نباشد، در احكام بهائی ترتیب تقسیم ارث معین شده و گروههایی كه از متوفی ارث می‌برند و سهم الارث هر كدام معلوم شده است. سابقهء این نحوة تقسیم ارث به احكام دین بابی برمی‌گردد و در امر بهائی با قدری تعدیل و تغییر پذیرفته شده است. طبقات وراث در دین بهائی هفت گروهند، شامل فرزندان، همسر، پدر، مادر، برادران، خواهران و معلمان متوفی كه هر یك طبق قوانین بهائی سهم معینی دارند. تقسیم ارث به این نحو در امر بهائی هم نشان دهندهء اهمیت خانواده و هم نشان دهندهء اهمیت توزیع ثروت و جلوگیری از تجمع ثروت است. حضور معلم در میان طبقات وراث به دلیل اهمیتی است كه امر تعلیم و تربیت در دین بهائی دارد و در واقع معلم پدر یا مادر روحانی فرد محسوب می‌شود .
تربیت فرزندان یكی دیگر از احكامی است كه در دین بهائی نهایت اهمیت را دارد. هر پدری موظف به تعلیم و تربیت فرزندان خود است و اگر توانایی این كار را نداشته باشد، هیأت امنای جامعه موظفند كه ترتیب آموزش و تربیت فرزندان او را بدهند . بعضی از مواد آموزشی كه در امر بهائی بر آن تأكید شده، عبارتند از دین و اخلاق، خواندن و نوشتن، مقدمات علوم. از دیدگاه بهائی نیز مانند بسیاری ادیان دیگر، تربیت و تعلیم اطفال وظیفه و مسئولیت مقدس و مهمی است. این تربیت جنبه‌های روحانی، انسانی و جسمانی وجود انسان را شامل می‌شود و هدف از آن پرورش انسانهایی با ایمان، دارای كمالات روحانی، فارغ از تعصبات دینی و نژادی و معتقد به وحدت عالم انسانی است كه استعدادهای مختلف علمی، هنری و روحانی خود را پرورش دهند و از آنها در ساختن یك تمدن جهانی استفاده كنند.


آداب و شعائر اجتماعی
علاوه بر احكام فردی، بخش مهمی از احكام و اعمال هر دین را شعائر و آداب اجتماعی تشكیل می‌دهد. حتی قدیمی‌ترین ادیان نیز آداب و مراسم جمعی دارند كه در آن اعضاء جامعهء دینی گرد هم می‌آیند تا عبادتهای گروهی انجام دهند. در ادیانی كه به لحاظ تاریخی به ما نزدیكتر هستند نیز گردهمایی‌های دینی اهمیت زیادی دارند، مثلا مراسم عشاء ربانی در مسیحیت یا نماز جمعه در اسلام. این شعائر جمعی اهمیت اجتماع دینی و روابط پیروان دین را با یكدیگر به عنوان یك جامعهء متحد، نشان می‌دهد. با توجه به این كه پیام و مقصد دین بهائی وحدت عالم انسانی است، طبیعی است كه مراسم اجتماعی در این آئین از اهمیت زیادی برخوردار باشند. یكی از مراسم جمعی امر بهائی که البته درزمرهء احکام نیزمحسوب است، برگزاری ضیافت نوزده روزه می باشد. از بهائیان یك محل خواسته شده كه در هر ماه بهائی دور هم جمع شوند و مهمانی برگزار كنند و به طور جمعی به دعا و عبادت بپردازند. هدف مهم این اجتماع به صراحت برقراری الفت و دوستی میان اعضاء جامعهء دینی بیان شده است . یك بخش مهم هر ضیافت علاوه بر مراسم روحانی (كه شامل خواندن دعا و آثار مقدس دینی می‌شود) مشورتی است كه بین اعضاء دربارهء امور مهم جامعه انجام می‌شود و به این ترتیب این امكان فراهم می‌شود كه همه در حیات جمعی مشاركت كنند و در تصمیم گیریها به طور مستقیم نقش داشته باشند. ضیافت نوزده روزه جایگاه مهمی در نظم اجتماعی و امور اداری جامعهء بهائی دارد .
دعا، چه به صورت فردی و چه به صورت جمعی، از احكامی است كه سابقه‌ای طولانی در میان ادیان مختلف داشته است و در نزد بهائیان نیز از اهمیت بسیار برخوردار است. علاوه بر نماز روزانه، از بهائیان خواسته شده كه در مواقع مختلف، تنها یا به همراه دیگران، به دعا و نیایش بپردازند. یكی از احكام بهائی این است كه باید در هر محل، مكانی برای عبادت و ذكر خداوند ساخته شود . این مكان در اصطلاح بهائی مشرق الاذكار نامیده می‌شود یعنی مكانی كه ذكر خداوند از آنجا بلند می‌شود. از بهائیان خواسته شده كه به خصوص در صبحهای زود در مشرق الاذكار حاضر شوند و در آنجا ادعیه و آثار الهی را با لحن خوش كه سبب روحانیت می‌شود، تلاوت كنند. ساختن معابد در تاریخ ادیان امر تازه‌ای نیست. اغلب ادیان معابد و مكانهایی دارند كه محل اجتماع مؤمنان و انجام دادن عبادات جمعی ایشان است. برخلاف عبادتگاههای ادیان شرق و بعضی فرقه‌های مسیحی، مشرق الاذكار بهائی باید خالی از تصاویرو تماثیل مذهبی باشد. مشرق الاذكارهای بهائی كه طبق حكم كتاب اقدس باید به زیباترین وجه ممكن ساخته شوند، معابدی هستند كه هر فرد با هر دین و اعتقادی می‌تواند در آنها حاضر شود و به شیوهء خود به دعا و نیایش خداوند بپردازد، به این ترتیب  در مشرق‌الاذكار ادعیه و آثار همهء ادیان خوانده می‌شود كه نشانگر اعتقاد بهائی به وحدت اساس ادیان و وحدت عالم انسانی است. تا كنون، در هر یك از قارات جهان مشرق الاذكار بزرگی توسط بهائیان ساخته شده كه هر یك به سهم خود شاهكار معماری محسوب می‌شوند . پیش بینی شده كه در اطراف هر مشرق الاذكار بناهای دیگری برای رسیدگی به احتیاجات مردم از هر دین و قوم و ملتی ساخته شود، مانند بیمارستان، پرورشگاه، خانهء سالمندان و غیره . این مسئله حاكی از یك اصل مهم در همهء ادیان و از جمله دین بهائی است كه طبق آن، مركز و محور همهء امور اجتماعی و روابط انسانی امور روحانی و معنوی است.
روز تعطیل در دیانت بهائی روز جمعه است. به علاوه در طول سال فقط 9 روز تعطیل وجود دارد كه كار در آن حرام است (به جز كارهای ضروری) و افراد باید در آن روزها به ذكر الهی و امور عام‌المنفعه و مفید بپردازند. از این 9 روز 7 روز به جشن و شادمانی اختصاص دارد (اظهار امر و تولد حضرت بهاءالله و حضرت باب و عید نوروز) و دو روز به سوگواری (شهادت حضرت باب و صعود حضرت بهاءالله).


نسخ بعضی احكام و رسوم سایر ادیان در امر بهائی
بسیاری از احكام دین بهائی به ادیان گذشته ارتباط دارد، به خصوص، ادیان اسلام و بابی كه از لحاظ تاریخی به این دین نزدیكترند. اولین كسانی كه به دین بهائی گرویدند، از زمینهء اسلامی و عمدتا شیعی بودند. دین بابی نیز ارتباط عمیقی با دین بهائی دارد و در واقع مقدمهء آن محسوب می‌شود. در اعتقاد بهائی اساس تمام ادیان و هدف و مقصد اصلی آنها در حقیقت یكی است، اما بسته به شرایط زمان و درجهء رشد و تكامل بشر، گاه مسائل فرعی و جزئی ادیان با هم متفاوت می‌شود. حكمی كه در گذشته، به دلیل نیاز بشر اجرای آن ضرورت داشته، با گذشت زمان و رشد جامعهء انسانی دیگر قابل اجرا نیست. در دین بهائی كلیات احكام و شعائری كه در ادیان دیگر وجود داشته، مثل نماز و روزه و دعا و احكام مربوط به ازدواج و طلاق و ارث و غیره مورد تأكید مجدد قرار گرفته است و نهایتاً با توجه به هدف و موقعیت زمانی دین بهائی در جزئیات آن تغییراتی داده شده است، اما برخی از احكام ادیان دیگر نسخ شده است و دیگر قابل اجرا نیست. مثلاً ترك دنیا و رهبانیت كه در میان بعضی فرقه‌های مسیحی رواج داشته، و هم چنین اعتراف به گناه نزد كشیش كه در نزد كاتولیكها مرسوم است، در دین بهائی ممنوع شده. به همین ترتیب تحمل ریاضتهای شدید كه از روشهای بعضی از فرقه‌های هندی است، نهی شده است .
در بسیاری از موارد، نسخ احكام ادیان دیگر در امر بهائی با هدف وحدت عالم انسانی ارتباط مستقیم دارد. برای مثال، محدودیتهایی كه در ادیان و اقوام مختلف برای پوشیدن لباس یا گذاشتن و تراشیدن ریش وجود داشته، در دین بهائی برداشته شده و افراد آزادند نوع پوشش و وضعیت ظاهری خود را بنا به میل خود و به حكم عقل سلیم انتخاب كنند. در دیانت بهائی حكم حجاب، به این معنی كه زنان باید حتماً سر خود را بپوشانند، وجود ندارد بلكه حضرت بهاءالله می‌فرمایند یكی از اهداف این ظهور آن است كه انسانها به مقامی برسند كه اگر زیباترین زنان با زیورهای فراوان از مقابل آنان عبور كنند هیچكس نگاه شهوت‌آلودی بر آنان نیفكند. شنیدن موسیقی، كه بعضی از گروههای دینی و از جمله بعضی فرقه‌های اسلامی آن را حرام می‌دانند، در امر بهائی آزاد است. در بسیاری از فرهنگهای دیگر، مثل قبائل افریقایی و سرخپوستان امریكا، موسیقی بخش مهمی از مراسم مذهبی را تشكیل می‌دهد. به اعتقاد بهائی، موسیقی می‌تواند در ایجاد حالت روحانیت در انسان مؤثر باشد و به همین دلیل آموزش آن به اطفال توصیه شده است. در عین حال، هشدار داده شده كه موسیقی نباید طوری باشد كه انسان را از حالت ادب و وقار خارج كند و وسیله‌ای برای تحریك هواهای نفسانی شود . در این گونه احكام، نظرگاه جهانی دین بهائی كاملا مشهود است، زیرا دیدگاه ملل و اقوام مختلف دربارهء نوع پوشش و همین طور موسیقی و مواردی از این قبیل بسته به شرایط اقلیمی و فرهنگی متفاوت است و از دیدگاه بهائی حفظ این تنوع و احترام به آن لازمهء سلامت و زیبایی جامعهء انسانی است و یكی از اجزاء ضروری وحدت عالم انسانی محسوب می‌شود.
از جمله احكامی كه در دین بهائی نسخ شده است، نجس دانستن بعضی اشیاء و اشخاص است . این مسئله چیزی جدا از احكام مربوط به نظافت و پاكیزگی است. از نظر بهائی، رعایت پاكیزگی حكمی لازم و ضروری است و از آلودگی باید اجتناب كرد، اما این كه اشیاء و به خصوص افراد را ذاتاً شر و پلید بدانیم، مخالف وحدت عالم انسانی و محبت به همهء انسانها است. این حكم كه شاید در مواقعی به جهت حفظ جامعهء دینی لازم بوده، از نظر بهائیان در جهان امروز دیگر قابل اجرا نیست. بر عكس، بهائیان موظف شده‌اند كه با اهل همهء ادیان با نشاط و شادمانی معاشرت كنند كه یكی از راههای تحقق وحدت عالم انسانی محسوب می‌شود. محدودیت معاشرت در دیانت بهائی فقط شامل اشرار، یعنی افراد فاسد الاخلاق، می‌شود چه بهائی باشند و چه غیربهائی. همچنین در دیانت بهائی حكم جهاد، یعنی جنگ برای دفاع از دین یا پیشبرد آن، نسخ شده است و بهائیان موظفند دین الهی را با تبلیغ تعالیم الهی و عمل به آنها انتشار دهند، نه با جنگ و جدال.


 مَنهیات
سرانجام، بخشی از احكام دین بهائی شامل منهیات یعنی ممنوعیت ها می‌شود . اعمالی وجود دارد كه برای حفظ بقا و سلامت اجتماع باید از انجام دادن آنها جلوگیری كرد و كم و بیش در همهء ادیان مشتركند، از جمله: قتل، زنا، دزدی، قمار و... كه مجازاتهایی هم برای انجام دادن آنها تعیین شده است.
یكی از منهیات كه در امر بهائی به شدت تاکید شده، غیبت است، به طوری كه به فرمودهء حضرت شوقی افندی: «تعالیم بهائی در هیچ مورد به اندازهء لزوم اجتناب از عیب جوئی و غیبت، مؤکّد و الزام آور نیست.» علت نهی شدید غیبت در دین بهائی نقش آن در ایجاد اختلاف است.
از سایر مواردی كه در دین بهائی به شدت نهی شده، استعمال مشروبات الكلی و سایر مواد سكر آور و استفاده از مواد مخدر اعم از تریاك و غیره است. در اینجا هم می‌توان ارتباط حكم را با هدف وحدت عالم انسانی مشاهده كرد، چون استفاده از الكل و مواد مخدر در جوامع امروز علاوه بر همهء زیانهای مختلفی كه برای خود فرد دارد، باعث اختلاف و درگیری و فجایع گوناگون می‌شود و یكی از عوامل فروپاشی خانواده‌ها به حساب می‌آید.


منابع و مآخذ:
  کتاب اقدس، بند48، ص46
  «قد رقم علیکم الضیافة فی کل شهرمرة واحدة ولوبالماء. ان الله ارادان یؤلف بین القلوب ولوباسباب السموات والارضین»، یعنی برشمانوشته شدکه هرماه یکبارحتی به صرف آب، ضیافت تشکیل دهید. به درستی که خدونداراده کردکه حتی بااسباب آسمان وزمین بین قلوب الفت واتحادبرقرارسازد(کتاب اقدس، بند57، ص54)
  کتاب اقدس، قسمت یادداشتهاوتوضیحات، شمارهء82، ص161
  کتاب اقدس، بند31، ص27
  این معابدومشرق الاذکارها درجاهای زیرساخته شده اند: ویلمت درشیکاگواز آمریکای شمالی، فرانکفورت درآلمان ازاروپا، کامپالادراوگانداازآفریقا، پانامادرآمریکای مرکزی، ساموادراقیانوس کبیر، دهلی درهندوستان، ومشرق الاذکارشیلی که درآمریکای جنوبی دردست ساختمان است.
  کتاب اقدس، بخش یادداشتهاوتوضیحات، شمارهء53، ص143
  جزوهء «تلخیص وتدوین احکام وحدودکتاب اقدس»، شماره های 2-25-1-4و9-25-1-4
  کتاب اقدس، بند51، ص49-48
  همان، بند74، ص74-72
  برای اطلاع دربارهءسایرامورنهی شده، مراجعه نمائید به جزوهء «تلخیص و تدوین حدود واحکام  کتاب اقدس» شماره ء 25-1-4 صص96-95
  گلزارتعالیم بهائی، ص430

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر